شفاف‌ سازی چگونه حاصل می‌شود؟

شفاف سازی یعنی عزم بر صاف و رو راست بودن با مردم به عنوان ولی نعمت و مخدوم و پرهیز از چاپلوسی و رودربایستی.

شفاف سازی یعنی همدلی در قانوگذاری؛ و از بین بردن قوانین مزاحم همانطور که اخیرا بخش کوچکی از آن را مجلسیان با لغو قوانین ناکارآمد و قدیمی انجام دادند.

شفاف سازی یعنی اطلاع بر قوانین و بخشنامه ها و شیوه های اجرای آن. اطلاع بر قانون و اجرای آن باید همانند جریان خون در بدن باشد که اگر هر جا گیری به جود آید و زندگی سازمانی و اداری را به خطر اندازد فورا ازطرف مقامات مافوق آن درمان و مانع را از بین ببرند.

شفاف سازی یعنی خواستن از دستگاههای اجرائی تا برای ظرف مدت محدود موانع قانونگذاری در امر اجرا برای خدمت به مردم را معلوم و پیشنهاد لازم را مشخص کنند؛ به طور مثال در امر قاچاق، واردات و یا صادرات و تولید و...

شفاف سازی یعنی همدلی در اجرا که اگر در اجرای امری برای مردم چند واحد دخیلند هر چه سریعتر این واحدها هماهنگی لازم را بنمایند تا مردم برای انجام کار ها با منطقی واحد روبه رو شوند.

شفاف سازی یعنی.دولت و مجلس با هم همدل باشند و اینگونه نباشد که قانونی که تصویب شد اجرا نشود و یا بخشنامه های اجرائی آن دستخوش فراموشی و زمان شود.

شفاف سازی یعنی اگر آمار می دهیم واحد پایه آماری را مشخص کنیم و هر کس با تحلیل خودش آمار ندهد و اگر می دهد پایه و مبنای آن را مشخص کند؛ مثلا همین که در هفته قوه قضائیه آمار پرونده ها را از ۵ ملیون تا ۱۵ ملیون گزارش شد و با توضیحاتی که دادند معلوم شد که مثلا یک پرونده با اعتراضات و فرجام خواست های مختلف ممکن است در ایستگاههای گوناگون پرونده برایش تشکیل شود و هر یک، یک پرونده بحساب آید.

ضریب خطا از نظر علمی تا ۵ درصد قابل پذیرش است و نه اختلافات فاحش که موجب سرگردانی و تحیر شود. نمونه آن آمار کارکنان اداری کشور که از سه مرکز مسئول در سال ۱۳۶۸ به مجلس داده شد هر یک با دیگری صد هزار اختلاف داشت.

شفاف سازی یعنی اطاله دادرسی یک اصل نباشد و رویه های قضائی در پایگاههای خاص سریعا در اختیار بقیه قضات قرار گیرد. شفافیت کار قضا برای مردم ضامن امنیت کشور و موجب افزایش سرمایه اجتماعی است

شفاف سازی یعنی حاصل کار و تصمیمات را سریعا پس از انجام در دسترس همگان قرار دادن و به ویژه قوانین و بخشنامه ها را در آن واحد به اطلاع همه مجریان و دینفعان رساندن. اینطور نباشد که یک اداره بگوید بخشنامه به ما ابلاغ شده و دیگری بگوید هنوز نشده است. حتی اگر موضوعی در دست بررسی است برای مردم قید شود که در دست بررسی است و زمان پیش بینی انجام کار هم معلوم شود.

شفاف سازی یعنی اینکه ایجاد پایگاهها توسط متخصصصان رایانه نباید صرفا به جنبه سخت افزاری بپردازد. این شرکت ها اهمیتشان نه تنها در ارزان تر بودن است بلکه بر میزان هماهنگی آنها با پایگاههای دیگر و به ویژه مرتبط است. به نظر می رسد اگر انجمنی و یا اتحادیه ای این شرکت ها دارند باید به همه ابلاغ کند که در صورتی کارشان مورد تأیید است که با پایگاههای دیگرِ مرتبط همخوانی کامل داشته باشد.

شفاف سازی یعنی داشتن تعریف واحد از اصطلاحات بکار برده شده و پالایش اصطلاحات برای رفع نیاز شفاف سازی یعنی گروه های کاری و خدماتی در دستگاههای اجرائی باز تعریف شوند و همه افراد و یا نهاد های درگیر ملزم شوند برای انجام خدمت صادقانه از یک اصطلاحنامه واحد یا دست کم هماهنگ استفاده، تا از سرگردانی افرادکم و کار مجریان را آسان کند. نمونه آن در یک برنامه کوچک این بود که نحوه بالکن را جزو مساحت ساختمان به حساب آوردن در شهرداری و ثبت و نظام مهندسی متفاوت بود و پس از صدور سند دوباره با یک چرخشی چندین ماهه کار از نو شروع شد. مثلا اگر در امور مجوز ساختمانی و یا مجوز در امور تولیدی و صادراتی فرد از چند جا باید گواهی بیاورد این درخواست ها با هم هماهنگ باشد و مسئولان خودشان را جای مردم بگذارند.

شفاف سازی یعنی اگر در مزایده و یا مناقصه پولی طلب می شود به طور شفاف سریعا ودیعه مردم باز پس داده شود و مشمول مرور زمان نشود تا از بهره آن دستگاه مربوطه استفاده کند.

شفاف سازی اطلاعاتی یعنی اینکه اگر چندین دستگاه در انجام کاری مشارکت دارند مراجعه به هریک بتواند کار مراجعه کننده را در زمان مشخص انجام دهد و بگویند برو مثلا ده روز دیگر مراجعه کن وخود دستگاهها با ارتباط نظام مند و الکترونیکی که با هم دارند همه کارها را انجام دهند و پاسخ متقاضی را بدهند. من برای گرفتن کارت ملی هوشمند چندین بار مراجعه و مرا به جاهای مختلف ارجاع دادند. مردم حاضرند هزینه این خدمت را بدهند و از سرگردانی و نبودن جای پارک و برخورد با افراد گوناگون با اخلاق و سلائق مختلف نجات یابند. این به گونه ای نباشد که سازمان با سازمان و فرد با فرد در پاسخگوئی فرق داشته باشد همه گوئی یک حرف را می زنند و خادم مردمند.

شفاف سازی اطلاعات یعنی قبل از اینکه حادثه ای رخ دهد سازمان های مسئول پیش بینی لازم را داشته باشند؛ مثل مجوز های صندوق های اعتباری که چند نهاد حق دادن مجوز دارند. این حق ایجاب می کند که هر چند دستگاه به صورت برخط با هم مرتبط باشند و فرایند و نتیجه در آن واحد در هر چند دستگاه ثبت کنند. و همه این ها شدنی است به شرط اینکه بخواهیم.