جاباما
۵۳۶۴۹۹
۵ نظر
۵۰۵۶
۵ نظر
۵۰۵۶
پ

«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (۱)

سال هاست درباره محوریت خواننده در آنچه به تصور خودمان صنعت موسیقی در ایران گفته می شود، بحث شده است. «خواننده محوری» از دوران پیش از انقلاب رفتار حاکم بر کسب و کارهای مرتبط با موسیقی و متاسفانه دیدگاه عمومی از سوی مردم بوده است.

ماهنامه هنر موسیقی - محمدعلی پورخصالیان: سال هاست درباره محوریت خواننده در آنچه به تصور خودمان صنعت موسیقی در ایران گفته می شود، بحث شده است. «خواننده محوری» از دوران پیش از انقلاب رفتار حاکم بر کسب و کارهای مرتبط با موسیقی و متاسفانه دیدگاه عمومی از سوی مردم بوده است.

به جز خواننده محوری، عوامل متعدد و مختلفی هم در کنار «کاهلی نهادینه» و علاقه ما ایرانیان به عنوان مخاطب موسیقی وجود دارد که این مشکل را دامن زده است و دور از واقعیت نیست اگر بگوییم که به جز علاقه مندان پر و پا قرص موسیقی و برخی از اهالی موسیقی، کسی نام بسیاری از زحمت کشان موسیقی کشورمان را نمی داند.

این زحمت کشان شامل آهنگ سازان، تنظیم کننده ها، نوازنده های سازهای مختلف، ارکسترها، تهیه کننده ها، کنسرت گذاران، مهندسان صدا و بسیاری دیگر می شود.

کاهلی نهادینه ما ایرانیان، نه تنها شامل مخاطبان موسیقی نمی شود، بلکه در میان اهالی رسانه هم بسیار ریشه دار است و شاید بتوان از همان اول ریشه این کاهلی را در همین جا پیدا کرد؛ چرا که رسانه باید بستری باشد تا علاوه بر برآوردن نیاز محتوایی صوتی، تصویری و متنی مردم، فعالان صنف خود یا اصناف مرتبط با حوزه خود را نیز معرفی کند و رونق آنان را به رونق خود تبدیل کند که البته همه می دانیم پس از انقلاب چنین رویکردی مورد نظر صاحبان رسانه های «جریان اصلی» یعنی رادیو و تلویزیون در کشور ما نبوده.

پس از آمدن اینترنت و جا بازکردن آن در زندگی ما ایرانی ها، کاهلی نهادینه ما ایرانیان بار دیگر خود را با وضوح تمام در جهان سایبری به رخ می کشد.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (1)

محتوای دیجیتالی فارسی با انواع آسیب هایی که دارد از بزرگ ترین گلوگاه ها و نقاط بحران های سایبری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات است و مسلمان از گلوگاه های بی رونقی رسانه های فارسی زبان سایبری، مثل تلویزیون تعاملی و غیره.

اما این مقدمه تیره و تار چه ارتباطی به «واروژان»، آهنگ ساز و تنظیم کننده فقید ایرانی دارد؟! واروژان افسانه ای؛ که چقدر این صفت برازنده او است. اما چرا او افسانه ای است؟

در کشورمان خیلی اتفاق می افتد که اعضای یک صنف همدیگر را قبول نداشته باشند و این پدیده در باره صنف موسیقی دان در کشور به شدت رایج است. در این میان واروژان از معدود چهره هایی است که همه قبولش دارند و به عنوان بهترین از او یاد می کنند.

دلیل دوم برای افسانه ای بودن او، آهنگ هایی است که ساخته است؛ آهنگ هایی که تک تک آن ها دوست داشتنی اند. آثاری که جزیی از موسیقی متن میلیون ها ایرانی است. او چه به عنوان آهنگ ساز و تنظیم کننده و چه به عنوان فقط تنظیم کننده، وقت زیادی را برای کارهایش صرف کرده و کارِ «پُرکُن» ندارد.

این دو نکته را هر کسی که دستی بر آتش آهنگ سازی و تنظیم داشته باشد می تواند به سادگی و با گوش کردن به کارهای واروژان متوجه بشود. دلیل دیگر افسانه ای بودن او این است که در میان مردم نام او شنیده شده و ایرانیان بسیاری حداقل با نام او آشنا هستند اما چیزی از این آهنگ ساز بزرگ موسیقی پاپ و موسیقی فیلم ایران نمی دانند. گویی نام او دچار همان «نسیانی» شده است که «خورخه لوییس بورخس»، نویسنده بزرگ آرژانتینی در آرزویش بود؛ یعنی واروژان و آثارش به گونه ای واقعی وارد فرهنگ و زندگی روزمره ما شده که این ورود مثل هوایی که هر لحظه تنفس می کنیم، آن قدر طبیعی و واقعی بوده که برای بیشتر مان ملموس نیست. از طرف دیگر عوامل متعدد که از جمله آن بی تمایلی خود واروژان به عکس انداختن و مصاحبه کردن، باعث شده تا «نسیان افسانه ای» درباره اش اتفاق بیفتد.

دلیل دیگر افسانه ای بودن واروژان این است که وقتی درباره او صحبت می شود، کسانی که او و آثارش را می شناسند (که این شناخت لزوما شناخت فیزیکی و چهره به چهره نیست) محزون می شوند؛ چرا که او زود از دنیا رفت و رفتنش هم، رفتنی عجیب بود. او افسانه ای است چون ترکیبی کمیاب از یک قلب پرشور و ذهنی توانا و حسابگر است. وقتی صحبت او به میان می آید، او ترکیب بی بدیلی از احساس و تفکر است.

اینکه بیشتر ما ایرانیان به عنوان مخاطب موسیقی تنها نام چند خواننده معاصر خودمان را می دانیم و از سوی دیگر، عادت به رفتارهایی ضدحمایتی مثل دانلود غیرقانونی یا تهیه نسخه های کپی داریم، بخشی از پدیده کاهلی نهادینه ماست.
از طرف دیگر اهل مطالعه هم نیستم و شاید همان چند صفحه ای هم که نشریات درباره اهالی موسیقی کشورمان بنویسند، نخوانیم. رسانه های جریان اصلی کشورمان هم به دلایل خودشان کاری با موسیقی ندارند. اتفاقا آن ها خودشان یکی از دلایل پدیده خواننده محوری و کاهلی نهادینه در حوزه موسیقی و حتی حوزه های فراتر از موسیقی هستند.
این کاهلی نهادینه تا جایی پیش می رود که عملا درباره برخی از افراد سرشناس موسیقی ما، منبعی متنی یا صوتی و تصویری وجود ندارد و به جز معلوماتی که دوستان و افرادی که ارتباط واقعی و چهره به چهره با فرد مورد نظر داشته اند، کسی از آنان چیزی نمی داند. این کاهلی در کشورهای بسیاری در حوزه موسیقی وجود ندارد.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (1)
پیانوی اختصاصی واروژان

مثلا اگر بخواهیم درباره موسیقی قرون وسطای اروپایی مطالبی جمع آوری کنیم، با جست و جویی ساده به منابع انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسه می رسیم که غنی و قابل اتکا هستند و از سوی دیگر قابل دسترسی. چه بخواهیم کار را از کتابخانه ها شروع کنیم، چه اینترنت، می توانیم به این منابع برسیم.
حتی در کشورمان منابع بسیار عالی از انواع موسیقی غیرایرانی در کتابخانه ها وجود دارد که ترجمه شده یا به زبان اصلی است. ارگ بخواهیم درباره «بینگ کرازبی»، نخستین نسل ستاره های پاپ جهان چیزی بخوانیم، جست و جوی ساده ای در اینترنت می تواند ما را به انواع مختلفی از محتوا هدایت کند: فیلم های مستند درباره او، آثار صوتی و تصویری از او، کتاب ها، مقاله ها و برنامه های رادیویی با حضور او یا درباره او. بیشتر این محتواها هم با استناد به منابع یا اسنادی تهیه شده است که باعث می شود تا این محتواها، قابل اتکا و قابل اعتماد باشد.

اما خدا نکند بخواهیم اطلاعاتی درباره مسائل و پدیده های مربوط به کشورمان و البته به زبان فارسی در اینترنت جست و جو کنیم. اول اینکه به تعداد قابل توجهی از سایت هایی بر می خوریم که همه چیزی در آن ها هست به جز آنچه جست و جو شده است. تبلیغ ساعت مچی، لوازم آرایشی، فیلم های کپی و غیرقانونی و جان مرغ تا شیر آدم در این سایت ها هست و فقط یک خط از تیتر مطلبی را که مورد نظر شما است زیر تمام این تبلیغات دفن کرده اند تا گوگل را گول بزنند و صفحه اینترنتی تبلیغی در جست و جوهای مختلف به جای نتیجه جست و جو برای مردم ظاهر شود.

دوم اینکه به مطالبی کم ارزش و شاید اشتباه و تکراری می رسیم که هزاران سایت دیگر، همان مطالب را کپی کرده اند و با اندک تغییری در تیتر به شما ارائه می دهد. سوم مطالبی هستند که بیشتر ادعایی بی اساس را مطرح می کنند که نمی توان از صحت یا سقم آن مطمئن شد و این مسئله منبع را غیرقابل اتکا و اعتمادناپذیر می کند.

چهارم مطالبی هستند که آن قدر کلی است که عملا به کار نمی آید. مثلا در خصوص واروژان تمام مطالبی که درباره ایشان از اینترنت به دست می آید در کل؛ دو متن بیوگرافی کوتاه است که تنها به سال تولد و وفات ایشان و فهرستی بدون تاریخ از آثار موسیقی پاپ ایران اشاره کرده است و نقل قولی هم از چند چهره شناخته شده موسیقی کشورمان درباره او آورده است. این دو بیوگرافی را صدها سایت استفاده کرده اند و ۵۰ درصد از متن هر دوی این دو بیوگرافی هم مو به مو با هم مشابه است.

به خوبی یادم است که حدود 10 سال پیش وقتی شیفته یکی از موسیقی متن های ساخته استاد «مرتضی حنانه» شدم، بعد از اینکه فهمیدم هیچ جور نمی توانم موسیقی متن آن فیلم را تهیه کنم، مگر اینکه در همان فیلم به موسیقی متن گوش بدهم، به اینترنت مراجعه کردم تا بلکه سرنخی به دست بیاورم که کمکم کند؛ اما این مراجعه به اینترنت تنها باعث شد تا عصبانی و مایوس شوم.

وقتی صفحه ویکی پدیای ایشان را باز کردم دیدم کلا چند پاراگراف بیشتر نیست و آن هم کلیاتی از تاریخ تولد و وفات و تحصیل ایشان و برخی از آثارشان است. این حس عصبانیت و یاس بر اثر جست و جوی اینترنتی درباره واروژان دوباره به من دست داد. به این ترتیب برای کسب اطلاعات تاریخی از آثار او با چند تنظیم کننده جوان که در سبک موسیقی پاپ فعالیت می کنند تماس گرفتم که البته این تماس ها هم بی فایده بود.

«نمی دانم!» ظاهرا جمله ای است که سخت به زبان ما ایرانی ها می آید؛ به خصوص به زبان اهالی فن. برای من جالب بود که اطلاعاتی نظیر اینکه واروژان چه سازی را می نواخته است هم در دسترس نبود. غیر از یک نفر از تنظیم کننده های جوان که پاسخ برخی از پرسش های ذهنی من را داشت و اتفاقات چون ارتباط خوبی با یکی از آهنگ سازان پیشکسوت و هم زمان با واروژان دارد، پیشنهاد کرد که برای رسیدن به بهترین اطلاعات باید به آهنگ سازان پیشکسوت و هم دوره ای واروژان مراجعه کنم؛ ولی راه حل ساده ای به ذهنم آمد و چه نیکو آن راه حل در عین سادگی، عملی هم بود.

آثار واروژان در خود اطلاعات نهفته بسیاری دارند. به همین دلیل هم وقتی قرار شد تا از او بنویسم، با خودم فکر کردم بهتر است درباره شیوه کار او، یعنی شیوه آهنگ سازی و تنظیم او بنویسم؛ چون به موسیقی های او دسترسی دارم و خودِ موسیقی ها بهتر از هر متنی می تواند به من اطلاعات بدهد.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (1)
گروه کر به رهبری واروژان

موسیقی واروژان

موسیقی واروژان را بسیار شنیده ایم و به احتمال زیاد بدون وقوف بر اینکه او سازنده این آثار بوده است. واروژان پیش از انقلاب از دنیا رفته و طبیعی است که تمام آثار او مربوط به آن روزگار باشد. برای بحث درباره موسیقی او مجموعه کوچکی از آثار او را بررسی کردم؛ چند اثر از آهنگ سازی و تنظیم او برای چند خواننده سرشناس پاپ، مجموعه ای از آثار تنظیم شده به وسیله او از ترانه های محلی و فولکلور و به عمد سراغ موسیقی متن فیلم هایی که ساخته نرفتم. در این میان و در کنار خودِ آثار، اطلاعات دیگری نیز برای تحلیل موسیقی لازم است که دلیل اصلی مراجعه بی نتیجه من به اینترنت بود.

یکی از متغیرهای مهم برای درک شویه کار و تحلیل موسیقی، «زمان» و دوره ای است که آثار در آن تولید شده است. این عامل به قدری مهم است که نمی توان با حدود و تخمین درباره آن اقدام کرد. مثلا اگر بخواهیم درباره شیوه کار بزرگ ترین آهنگ سازان موسیقی مردم پسند معاصرمان در بریتانیا و آمریکا تحقیقی بکنیم تفاوت آثار و شیوه های تنظیم، ضبط و میکس و حتی سازهایی که در این کارها استفاده شده است از سال 1966 با سال 1967 و سه سال بعد از آن، یعنی 1970 از زمین تا آسمان است.
دلیل هم مشخص اس؛ هر دوره از نظر رویه های متداول تاثیرگذار بر سلیقه عمومی مردم و از جمله خود آهنگ سازان و از نظر فناوری به کارگرفته شده در ضبط استودیویی و موارد دیگر، با دوره قبلی و بعدی تفاوت هایی دارد که ممکن است این تفاوت ها تاثیر عمیقی بر موسیقی و حتی صنعت موسیقی بگذارد. درباره واروژان و موسیقی او، حدودی از بازه زمانی فعالیت او موجود است که همان می تواند تا حدی کمک کننده باشد.

موسیقی های انتخاب شده از سوی من برای این نوشته عبارت انداز: «بوی خوب گندم» با آهنگ سازی و تنظیم واروژان، ترانه «شهیار قنبری» و صدای «داریوش اقبالی»، «پُل» با آهنگ سازی و تنظیم واروژان، ترانه سرایی «ایرج جنتی عطایی» و صدای «فائقه آتشین»، «هفته خاکستری» با آهنگ سازی و تنظیم واروژان، ترانه سرایی شهیار قنبری و صدای «فرهاد مهراد»، «اسمر اسمرجانم» و «بارون بارون» از ترانه های فولکلور ایرانی با تنظیم واروژان و صدای «پریرخ شاه یلانی» (پری زنگنه).

برای بررسی این آثار سعی شده است تا به جای اینکه به شدت صفر و یکی به بیان نام گام ها و مدها و مثال زدن از توالی آکورد و مبانی تئوری موسیقی و بیان نام تکنیک های به کار رفته واروژان پرداخته شود، نحوه کار او با قیاس از آنچه در زمان حیات او در جریان بوده و آنچه را می توان مستقیم از آثار او دریافت کرد. به علاوه آنچه می توان با کمک قوه تخیل در حیطه تخمین دریافت کرد، بررسی شود.

تفکر واروژان

واروژان در دوره ای در زمینه موسیقی تحصیل کرد و پس از آن به تولید موسیقی پرداخت که صنعت موسیقی و فناوری موسیقی هر لحظه دچار تحولی نو می شده است. سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۶ سال هایی پرفعالیت برای واروژان بود. همچنین می دانیم که او تا آخرین لحظه سلامتی جسمانی اش در حال کار بود و اما جالب که واروژان روند ثابتی را در کارهای خود پیگیری می کرد. تفکری که او در تولید موسیقی داشته تفکری جالب است و از چند منظر می توان آن را بررسی کرد؛ اول اینکه در آن دوران مقارن با سال های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۷، یعنی نیمه دهه ۶۰ تا تقریبا اواخر دهه ۷۰میلادی، صنعت موسیقی آمریکا و بریتانیا و روندهای آن تاثیر بسیاری در همه بازارهای دیگر جهان گذاشته بود.

سال های آغازین فعالیت واروژان نیز مقارن با بروز چند پدیده بزرگ و تاثیرگذار بر بازار موسیقی بود: گروه «بیتلز» و تهیه کننده افسانه ای آن ها، یعنی «جورج مارتین» در بریتانیا، کمی پیش از آن فرمول معروف «دیوار صوتی» و تهیه کننده آمریکایی «فیل اسپکتر»، شرکت موتاون رکوردز، و سبک خاص تهیه موسیقی آنان با استفاده از نوازندگان قهار استودیویی به نام گروه «فانک برادرز»، «برایان ویلسون» و شیوه خاص تنظیم او که بر پایه تغییر اقلیم سازها و پیچیدگی موسیقی بود و کمی جلوتر در دهه 70 تا اواسط آن، سبک هایی مثل موسیقی پراگ راک، هارد راک و پانک راک، این اشخاص و این سبک ها تغییرات بزرگی را در بازار موسیقی جهانی به وجود آوردند؛ اما نکته جالب در اینجاست که واروژان برخلاف بسیاری از آهنگ سازان و تهیه کنندگان خارجی، نه تنها اصلا تحت تاثیر این اشخاص و سبک ها و پدیده ها قرار نگرفت، بلکه روند نسبتا ثابتی را در طول مدت زمانی که فعالیت کرد، در پیش گرفت.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (1)
لوح یادبودی از طرف رادیو و تلویزیون بر مزار واروژان

به عبارت ساده می توان گفت با گوش کردن به آثاری که واروژان ساخته و تنظیم و تهیه کرده، او به هیچ وجه تحت تاثیر بازار آمریکا و بریتانیا و بازار نوظهور و خلاق آلمان در بازه اواسط دهه 1960 تا 1970 نبود. در عوض نوع برخورد و تفکر او در خصوص تنظیم برای موسیقی پاپ، نزدیکی فراوانی با نوع برخورد و تفکر گروهی از تنظیم کننده های فرانسوی در آن دوران داشت. این دیدگاه و تفکر در برخی دیگر از آهنگ سازان و تنظیم کننده های ایرانی آن زمان هم کاملا مشهود است که در آثار تولیدشده آنان هویداست.

درباره واروژان و تنظیم هایش، محصول نهایی میکس و مسترشده آثارش، به طرز خارق العاده ای تمیزند و در موارد زیادی محصول نهایی از نظر کیفیت میکس بهتر از نمونه های خارجی و خصوصا فرانسوی است. جالب اینجاست که شنونده آثار واروژان به ویژه در دوران دیجیتال و فشرده سازی های رادیکال آهنگ ها که بر پایه حذف فرکانسی است، با وجود اعمال انواع فشرده سازی ها، باز هم می تواند صداها را تفکیک شده بشنود. شاید به این دلیل که واروژان برخلاف بسیاری از تنظیم کننده های معاصر ما اعتقادی به شلوغ کاری نداشت. دلیل دیگر هم میکس های فوق العاده آثارش است.

نت های دست نویس و از آن گویاتر، آثاری که از واروژان به یادگار مانده حقیقت دیگری را از تفکر او در آهنگ سازی و تنظیم و در کل تولید موسیقی نشان می دهد. اگر نمونه دست نوشته های پارتیتور یا نت نویسی واروژان را ببینید، مشاهده می کنید که چقدر خوش خط و منظم و ظریف پارت ها را نوشته است.

توضیح هایی هم در حاشیه سفید کاغذ نوشته و خیلی کم از مدادپاک کن استفاده کرده است. این دست نوشته ها و خودِ آثار، حاکی از نوع نگاهی است که او در خصوص موسیقی پاپ داشته و با آن دید به موسیقی پا می نگریسته که با همان دید هم فعالیت می کرده است. او موسیقی پاپ را با عینک موسیقی کلاسیک نگاه می کرد. نحوه و تفکر تنظیم او برای ارکستر پاپ مشابهت بسیاری با نحوه و تفکر تنظیم موسیقی کلاسیک دارد؛ ولی محصول نهایی او موسیقی کلاسیک نیست و موسیقی پاپ است.
ادامه دارد...
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      یاد باد آن روزگاران یاد باد
      روحش ساد

    • كامبيز

      خدا رحمتشون كنه..... خوب شد حداقل زماني فوت كردن كه جفاي زمونه شامل حالشون نشد و فقط خاطره و نام نيك ازشون موند.....مگه كم داشتيم مثل واروژان ها كه خودمون با دست خودمون يا آوارشون كرديم يا دقشون داديم تا در تنهايي و انزوا مردن.....امان از دست مردمي كه حافظه تاريخيشون رو هر 30 40 سال يه بار پاك ميكنن و انگار نه انگار.....

    • نسل سوخته

      خدا بیامرزدش. اون زنده است چون تمام ترانه ها و آهنگهای خاطره انگیزش توی مردم و اذهان مردمه و بعد از اینهمه سال از شنیدن تکراری آنها، لذت میبرم. روحش شاد.

    • بدون نام

      تازگی ها چه خبره ؟؟ اون از مقاله تون راجع به موسی خیابانی اینم از این .
      جالبه نوستالژی دوران گذشته اس؟؟

    • امير

      بنظرم واژه در توصيف استاد كم مي اورد فقط مي توان لقب عاليجانب موسيقى ايران بهشون لقب داد يادشون گرامى باد.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج