چهار نکته با کاندیداها و دوستداران پیشرفت ایران
به خاطر ایران، آموزش و پرورش را ویژه ببینیم
توسعه یافتگی یک اتفاق نیست، مسیری پیمودنی است. اگر "ایرانِ پیشرفته" برای همه ما مهم باشد که قطعاً هست، باید روی سرمایه و ثروت واقعی کشور یعنی فرزندان خردسال، نوجوان و جوان سرمایه گذاری کنیم.
عصر ایران: ما هیچ راهی نداریم جز سرمایه گذاری روی زیرساختِ انسانیِ توسعه و غنی سازیِ اورانیومِ مغزی کودکان و نوجوانان ایران.
توسعه یافتگی یک اتفاق نیست، مسیری پیمودنی است. اگر "ایرانِ پیشرفته" برای همه ما مهم باشد که قطعاً هست، باید روی سرمایه و ثروت واقعی کشور یعنی فرزندان خردسال، نوجوان و جوان سرمایه گذاری کنیم.
وضع کیفی آموزش و پرورش کشور اصلاً قابل قبول نیست و تمام دولت ها، ناخواسته در پدیداری چنین وضعیتی نقش داشته اند.
"آموزش و پرورش" نه یک وزارتخانه بلکه موضوع و مساله ای ملّی است.
خوشبختانه مدیران و فعالان فرهنگی و شخصیت های دلسوز نظام آموزشی کشور از همه گرایش ها بر سر مساله "بحرانِ کیفیت در آموزش و پرورش و ضرورت تحول در وضع موجود آن"، اشتراک نظر و توافق دارند. خلاصه مطلب این است: با این سبکِ آموزش و پرورش، نسل نوپای ایران، توانمند و دارای قابلیت تربیت نمی شوند. این نظام آموزشی هم در تفکر حاکم و هم در محتوا و مدیریت دچار فرسودگی و تاخیر است.
اما با نگاهی ملی و مسولانه، باید به آموزش و پرورش کمک کرد. از دولت آینده با هر گرایشی و نیز از نخبگان و تمام مدیران عالی نظام انتظار می رود "در عمل" کاری کنند. در همین رابطه پنج واقعیت زیر به ویژه برای دولت آینده با هر گرایشی، قابل تامل است:
۱. چرا حدود بیست نهاد، بنیاد، موسسه و سازمان در این کشور ذیلِ عنوان کار فرهنگی از دولت بودجه می گیرند اما هیچ گزارشی از برنامه ها و اثربخشی فعالیت های آنها در زمینه فرهنگ و آموزش در دست نیست. چرا این بودجه ها در جهت بهسازی و نوسازی آموزش و پرورش هزینه نمی شود؟
۲. سواد و مهارتِ حرفه ای معلمان کشور باید هر سال بروز و نو شود و آموزش های تخصصی برای آن ها به بودجه نیاز دارد که از توان وزارت آموزش و پرورش خارج بوده و یک مسولیت ملی و توسعه ای قلمداد می شود.
۳. نیمی از مدارس کشور نیاز به بازسازی و مقاوم سازی دارند و الباقی مدارس نیز دچار کمبودهای امکانات حداقلی آموزشی هستند. آیا در چنین شرایطی، اختصاص ردیف بودجه های چندین هزار میلیاردی به موسسات و بنیادهایی که حتی نام و نشانی از خدمات آن ها برای خانواده های ایرانی مشخص نیست، شایسته و صحیح است؟
۴. آیا نباید در نظام ملی بودجه ریزی کشور و تخصیص منابع بازنگری دیگری صورت پذیرد؟ به عنوان مثال دولت یازدهم، آموزش و پرورش را با حدود چهارهزار میلیارد تومان بدهی تحویل گرفت. بخش بزرگی از این بدهکاری ها به حق الزحمه و پاداش معلمان از سال های قبل مربوط می شد. آیا نهادهای دیگر هم اینگونه با پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود برخورد می کنند؟
کافیست اندکی به مطالعات آینده پژوهانه موسسات معتبر بین المللی نگاه کنیم. ما با این سطح از کیفیت آموزش و پرورش، در حق فرزندانمان اجحاف می کنیم.
شوخی نگیریم!
زندگی بشر در دهه آینده به توانمندی ها و قابلیت هایی نیاز دارد که متاسفانه آموزش و پرورش ما با آن بیگانه است. ایران فردا به نسلی از مدیران و متخصصان و شهروندانی نیاز دارد که باید در مدارسی بسیار مجهزتر و بانشاط تر، و با روش های پرورشی بسیار بروزتر و نیز با محتوای آموزشی متفاوت از دروس تکراری و غیرکاربردی فعلی تربیت شوند.
آموزش و پرورش کشور سالهاست در اسارت تفکرات بسیار قدیمی و ناهمگون با زبانِ زمانه گرفتار است. باید دولت آینده درهای آموزش و پرورش را به روی دنیای بیرون بگشاید.
به خاطر آینده فرزندانمان، به خاطر آینده ایران عزیز، آموزش و پرورش را ویژه تر ببینیم.
توسعه یافتگی یک اتفاق نیست، مسیری پیمودنی است. اگر "ایرانِ پیشرفته" برای همه ما مهم باشد که قطعاً هست، باید روی سرمایه و ثروت واقعی کشور یعنی فرزندان خردسال، نوجوان و جوان سرمایه گذاری کنیم.
وضع کیفی آموزش و پرورش کشور اصلاً قابل قبول نیست و تمام دولت ها، ناخواسته در پدیداری چنین وضعیتی نقش داشته اند.
"آموزش و پرورش" نه یک وزارتخانه بلکه موضوع و مساله ای ملّی است.
خوشبختانه مدیران و فعالان فرهنگی و شخصیت های دلسوز نظام آموزشی کشور از همه گرایش ها بر سر مساله "بحرانِ کیفیت در آموزش و پرورش و ضرورت تحول در وضع موجود آن"، اشتراک نظر و توافق دارند. خلاصه مطلب این است: با این سبکِ آموزش و پرورش، نسل نوپای ایران، توانمند و دارای قابلیت تربیت نمی شوند. این نظام آموزشی هم در تفکر حاکم و هم در محتوا و مدیریت دچار فرسودگی و تاخیر است.
اما با نگاهی ملی و مسولانه، باید به آموزش و پرورش کمک کرد. از دولت آینده با هر گرایشی و نیز از نخبگان و تمام مدیران عالی نظام انتظار می رود "در عمل" کاری کنند. در همین رابطه پنج واقعیت زیر به ویژه برای دولت آینده با هر گرایشی، قابل تامل است:
۱. چرا حدود بیست نهاد، بنیاد، موسسه و سازمان در این کشور ذیلِ عنوان کار فرهنگی از دولت بودجه می گیرند اما هیچ گزارشی از برنامه ها و اثربخشی فعالیت های آنها در زمینه فرهنگ و آموزش در دست نیست. چرا این بودجه ها در جهت بهسازی و نوسازی آموزش و پرورش هزینه نمی شود؟
۲. سواد و مهارتِ حرفه ای معلمان کشور باید هر سال بروز و نو شود و آموزش های تخصصی برای آن ها به بودجه نیاز دارد که از توان وزارت آموزش و پرورش خارج بوده و یک مسولیت ملی و توسعه ای قلمداد می شود.
۳. نیمی از مدارس کشور نیاز به بازسازی و مقاوم سازی دارند و الباقی مدارس نیز دچار کمبودهای امکانات حداقلی آموزشی هستند. آیا در چنین شرایطی، اختصاص ردیف بودجه های چندین هزار میلیاردی به موسسات و بنیادهایی که حتی نام و نشانی از خدمات آن ها برای خانواده های ایرانی مشخص نیست، شایسته و صحیح است؟
۴. آیا نباید در نظام ملی بودجه ریزی کشور و تخصیص منابع بازنگری دیگری صورت پذیرد؟ به عنوان مثال دولت یازدهم، آموزش و پرورش را با حدود چهارهزار میلیارد تومان بدهی تحویل گرفت. بخش بزرگی از این بدهکاری ها به حق الزحمه و پاداش معلمان از سال های قبل مربوط می شد. آیا نهادهای دیگر هم اینگونه با پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود برخورد می کنند؟
کافیست اندکی به مطالعات آینده پژوهانه موسسات معتبر بین المللی نگاه کنیم. ما با این سطح از کیفیت آموزش و پرورش، در حق فرزندانمان اجحاف می کنیم.
شوخی نگیریم!
زندگی بشر در دهه آینده به توانمندی ها و قابلیت هایی نیاز دارد که متاسفانه آموزش و پرورش ما با آن بیگانه است. ایران فردا به نسلی از مدیران و متخصصان و شهروندانی نیاز دارد که باید در مدارسی بسیار مجهزتر و بانشاط تر، و با روش های پرورشی بسیار بروزتر و نیز با محتوای آموزشی متفاوت از دروس تکراری و غیرکاربردی فعلی تربیت شوند.
آموزش و پرورش کشور سالهاست در اسارت تفکرات بسیار قدیمی و ناهمگون با زبانِ زمانه گرفتار است. باید دولت آینده درهای آموزش و پرورش را به روی دنیای بیرون بگشاید.
به خاطر آینده فرزندانمان، به خاطر آینده ایران عزیز، آموزش و پرورش را ویژه تر ببینیم.
پ
نظر کاربران
مقاله جالبی بود متاسفانه تنها چیزی که تو این مملکت ارزش نداره سرمایه گذاری روی انسان
اول بایدخیال ودغده معلم ازنڟرمعیشتی تامین بشه
والا راست میگن بابا تو رو خدا استخدام کنین بهمون شانس انتخاب و عمل بدین تا کار کنیم دانسته هامونو انتقال بدیم من دانشجوی فوق لیسانس و بیکار