۴۶۱۱
۱ نظر
۵۰۱۷
۱ نظر
۵۰۱۷
پ

اشتباهی گرفتن رضا کیانیان با افغانی‌ها!

کیانیان در کتاب "این مردم نازنین" با قلمی روان، قصه‌ها و خاطراتی که با مردم برایش رخ داده را ذکر کرده است. او این خاطرات را پس از پخش سریال آپارتمان که باعث شهرتش شد، روایت می‌کند.

در همه جای دنیا باب شده که هنرپیشه‌ها و یا آدم‌های معروف، خاطرات خود را از دورانی که مشهور بوده و نبوده‌اند، در قالب‌های مختلف به صورت کتاب به چاپ می‌رسانند. این موضوع در ایران هم چند سالی است به راه افتاده و مردم هم از این کتاب‌ها استقبال می‌کنند؛ هم منبع درآمدی برای شخص می‌شود و هم مردم او را بهتر می‌شناسند. هوشنگ مرادی کرمانی از این دسته افراد است که کتاب «شما که غریبه نیستید» را در قالب رمان به بازار عرضه کرد. "رضا کیانیان" بازیگر نقش‌های به یاد ماندنی فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، هم کتابی را با موضوع خاطرات و روایت‌های زندگی‌اش که مردم در آن‌ها نقشی اساسی ایفا می‌کنند، به چاپ رسانده است.

کیانیان در کتاب "این مردم نازنین" با قلمی روان، قصه‌ها و خاطراتی که با مردم برایش رخ داده را ذکر کرده است. او این خاطرات را پس از پخش سریال آپارتمان که باعث شهرتش شد، روایت می‌کند. خودش می‌گوید: مدتی است که تصمیم گرفتم این گونه خاطراتم را بنویسم و چاپ کنم. خیلی از این ماجراها را فراموش کردم، خیلی‌هاشان را هم نمی‌شود چاپ کرد که در این کتاب نیست. ماجراهایی را که می‌خوانید، به لحاظ تاریخ و وقوع مرتب نشده‌اند، پس و پیش هستند. مهم نیست. مهم‌تر نکته‌هایی است که دارند.

اشتباهی گرفتن رضا کیانیان با افغانی‌ها!


یکی از این قصه‌ها:

برای فیلم روبان قرمز، مهرداد کیانی موهایم را از ته زده بود و ریشم را خالی و کم پشت کرده بود. شبیه افغانی‌ها شده بودم. باید نقش جمعه را بازی می‌کردم. برای مراسم چهلم پدرم خدابیامرز به مشهد رفته بودم. سر قبر پدرم، کنار مادر خدابیامرزم خیلی نزدیک و تقریبا به او چسبیده ایستاده بودم. مادرم با آرنج سقلمه‌ای به من زد و آهسته گفت: برو اون‌ورتر، مردم فکر می‌کنن این کیه چسبیده به این زنه.

بعد از مراسم خاکسپاری، در چلوکبابی یاس مشهد از مهمانان پذیرایی می‌کردیم. من و برادرم وحید، دمِ در ایستاده بودیم و خوش‌آمد می‌گفتیم. یک پسر جوان بدو بدو آمد، نفس نفس می‌زد، دنبال کسی می‌گشت. مرا که تحویل نگرفت، رفت سراغ وحید.

پرسید: رضا کیانیان اینجاست؟ شنیدم آمده مشهد، گفتند اینجاست.

وحید پرسید: چی کارش داری؟

گفت: می‌خوام بازیگر سینما بشم. عکس‌هام رو آوردم.

وحید گفت: باشه، بده به من، میدم بهش.

او با درماندگی عکس‌ها را به وحید داد و سفارش کرد: حتما بهش بدین.

وحید گفت: چشم و جلوی چشم‌های او عکس‌ها را به من داد و گفت: اینا رو نگه‌دار.

گفتم: چشم.

پسر نگاهی به من کرد و کمی این پا و آن پا کرد و به وحید گفت: نمی‌شه عکس‌ها رو خودتون نگه دارین؟ این شاید گم کنه.

راست می‌گفت من عکس‌ها رو گم کردم...

منبع: خبرگزاری برنا

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

اشتباهی گرفتن رضا کیانیان با افغانی‌ها!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • سیب

    البته فکر کنم شبیه بچه های سیستان و بلوچستان هم هستند چه ربطی به افغانیها داره نمی دونم وقتی مثالی برای خودمان هست نیازی به افغانیها نیست.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج