بدگمانی ترک ها؛ ترکیه پل شرق و غرب؟
دیدارها و رایزنی های اخیر مقامات جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه از چند منظر قابل بررسی است. در نگاه نخست باید به یک اصل مهم که بر سیاست خارجی کشورهای منطقه پیرامونی ما حاکم است مبتنی بر «رفتارهای کنشی و هیجانی در تبعیت از برخی اتفاق ها» توجه داشت.
ما شاهد بودیم اتفاقی مانند سرنگونی هواپیمای جنگی روسیه توسط ترکیه و یا کودتای اخیر موجب شد که ادراکی متفاوت از تهدید تهدیدگران و محیط پیرامونی نزد رجب طیب اردوغان به عنوان مهم ترین فرد در ترکیه شکل بگیرد. این موارد تماما رفتارهای کنشی است و تابع ملاحظات ژئوپلتیک و رئالیستی ارزیابی نمی شود. بنابراین ذوق زدگی برخی نخبگان در ایران نسبت به نزدیکی روابط تهران - مسکو - آنکارا نیز تابع این سیاست های کنشی تلقی می شود و به دور از سهم منطق ژئوپلتیکی و رئالیستی سیاست در منطقه ماست.
به طور کلی موضوع ادراکات رهبران در سیاست گذاری امنیت ملی کشورهایی مانند ایران و ترکیه و کلا خاورمیانه بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر چون شاهد شخصی شدن سیاست در ترکیه هستیم، ادراکات چند تن از رهبران به خصوص اردوغان در این کشور خیلی تاثیرگذار است. ادراکی که رجب طیب اردوغان از غرب دارد تا حدودی برای ترکیه، «دگر»، «other» تعریف می شود.
این امر تا حدی به بینش و ذهنیت رییس جمهور ترکیه مربوط می شود؛ ما شاهد هستیم در موضوعاتی مانند افزایش جمعیت، اردوغان رویکردی تقریبا ایدئولوژیک با بن مایه های مذهبی و ملی را در برابر غرب دنبال می کند. در خصوص سبک زندگی نیز نگاهی که اردوغان دارد از سوی غرب «دگر» تعریف می شود.
در مجموع ادراکی جدید در ترکیه و نسل رهبران آن ایجاد شده مبنی بر این که لزوما نباید خیلی به دنبال پیوند با غرب بود، ضمن آن که به دلیل بحران های موجود، پیوند با اروپا خیلی برای آنکارا سودآور تلقی نمی شود.
در این میان نیازی که ترکیه همواره به اروپا و غرب داشته، وجود یک چتر امنیتی بوده که از ناحیه عضویت در ناتو آن را کسب کرده بود. ترکیه به عنوان کشوری که بزرگترین نیروی زمینی را بعد از آمریکا داراست، نقش مهمی در این سازمان امنیتی ایفا می کند اما امروز این نقش کمرنگ شده است؛ چرا که هم وزن ترکیه در ناتو پایین آمده و هم این کشور احساس می کند که ناتو چتر امنیتی مناسبی برایش نیست. آنکارا این گونه ارزیابی می کند که تهدیداتش از ناحیه جنگ های کلاسیک و با کشورهای خارجی نیست، بلکه بیشتر از ناحیه جنگ های نامتقارن است و این در حالی است که ناتو و اروپا نیز از این ناحیه به شدت احساس ضعف می کنند. در سند ناتو نیز قید شده که این سازمان در برابر جنگ های نامتقارن و نیابتی ناتوان است.
مجموعه این عوامل باعث شده که امروز میان ترکیه و غرب هم بدگمانی های متقابلی به وجود بیاید و هم احساس کم نیازی به یکدیگر داشته باشند؛ همچنان که شاهد بودیم ترکیه در حل بحران مهاجران، کمک ویژه ای نکرد. احتمالا در میان مدت این وضعیت ادامه خواهد داشت اما این بدان معنا نخواهد بود که پیوند و نگاه استراتژیک ترکیه با غرب دچار چرخش شود. آنکارا همچنان عضو ناتو باقی خواهد ماند، نگاه استراتژیکش به واشنگتن را نیز دنبال خواهد کرد و از مزیت های پیوند با اروپا استفاده خواهد کرد. البته باید توجه داشت مهم ترین مزیت این کشور، شرایط جغرافیایی آن است. لذا مجددا تبدیل به پل بین غرب و شرق خواهد شد و همچنان خود را در بلوک غرب تعریف خواهد کرد.
از سوی دیگر در خصوص نزدیکی ترکیه به روسیه و ایران باید توجه داشت که همچنان بین این کشورها فاصله معنادار و قابل توجهی به لحاظ ادراکات، هویت ها، ایدئولوژی حاکم و منافع وجود دارد و در مقطع فعلی در میان هر سه بازیگر نوعی دلخوری از سیاست های غرب به چشم می خورد که باعث شده ایران، ترکیه و روسیه با همدیگر همسویی بیشتری داشته باشند اما از این همسویی نباید تشکیل یک اتحاد یا ائتلاف را برآورد کنیم.
در حال حاضر همکاری های این سه کشور در وهله نخست به تنش زدایی میان آنها منجر خواهد شد و در گام بعدی در جهت دفع تهدیدات مشترک عمل خواهد کرد. این مسائل با رسیدن به منافع مشترک متفاوت است. این تهدیدات مشترک، نخست مسئله امنیتی و در رأس آن، بحران سوریه را شامل می شود. به نظر می رسد که نزدیکی این سه کشور می تواند برخی ابتکارهای منطقه ای را به موازات ابتکارات بین المللی که میان آمریکا و روسیه وجود دارد، تقویت کند.
ملاحظه دوم، همکاری های مشترک در بخش هایی از پروژه مبارزه با تروریسم است؛ اگرچه این سه کشور تقریبا ادراکات نزدیک تری از تعریف تروریسم نسبت به روسیه و آمریکا یا ایران و غرب دارند و به صورت مصداقی می توانند در برخی حوزه ها همکاری های مشترکی در مبارزه با تروریسم، افراطی گری و فرقه گرایی داشته باشند. به عنوان مثال انگیزه ایران، ترکیه و روسیه برای مبارزه با داعش بیش از دیگر گروه های تروریستی است. از سوی دیگر باید در نظر داشت که این سه کشور تهدیدات آتی تری از جانب تروریسم افراطی گرا را تجربه خواهند کرد. همچنین هر سه کشور، کریدور تردد این عناصر تروریستی هستند و در امر پولشویی نیز می توانند با هم همکاری داشته باشند.
از این جهات این سفرها و رایزنی ها در حوزه امنیتی مهم به نظر می رسد. از بحث امنیتی که بگذریم موضوع انرژی بسیار مهم است؛ تهران، آنکارا و مسکو در این خصوص نیازهای متقابلی دارند و در حوزه ترانزیت نیز می توانند فعال باشند. البته شانس هایی برای همکاری های اقتصادی در حوزه های دیگر هم وجود دارد.
در این بین ترکیه در رابطه با بحث سوریه، تغییر رویکرد ملموس تری داشت. به نظر می رسد امروز ترکیه منافعش در سوریه را از زوایای دیگری جستجو می کند و در پی نفوذ در این کشور به شکل دیگری است.
شاید آنکارا دریافته که از طریق حمایت از گروه های رادیکال مخالف بشار اسد و جنگ های نیابتی نمی تواند به هدف ملموسی در سوریه دست پیدا کند و این مسیر برایش بسیار پرهزینه است. لذا احتمالا گزینه مطلوب تر برای ترکیه این است که در سایه توافقات بین المللی و منطقه ای و گرفتن امتیاز از رقبا در حوزه سیاسی و امنیتی، هم به نوعی تضمین بگیرد و هم همکاری هایی داشته باشد تا سود بزرگتری به دست بیاورد. لازمه رسیدن به این سود این است که ترک ها هر چه سریع تر از این بحران عبور کرده و وارد فضای سوریه جدید شوند. این سود بیشتر در حوزه اقتصادی نهفته است.
علاوه بر ترکیه، بدون شک ایران نیز با در نظر گرفتن منافعش وارد فاز افزایش همکاری ها با آنکارا شده است. در نگاه اول، منفعت کوتاه مدت برای تهران، افزایش روابط دو جانبه در حوزه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی است که این منفعت، سهل الوصل است و دو طرف می توانند نیازهای متقابل شان را تامین کنند.
هدف دوم ایران که در سطح منطقه ای فوریت دارد، بحران سوریه است که جمهوری اسلامی امید دارد از طریق همکاری با روسیه مجددا طرح های ابتکاری منطقه ای را در پیش بگیرد. در این موضوع تهران در پی آن است که ملاحظات امنیتی اش در سوریه را تامین شده تر ببیند.
البته باید متذکر شوم آنچه که امروز شاید به نوعی از نگاه ایران مغفول مانده، مسئله عراق است. من امیدوار هستم که ایران در عراق بتواند نهایتا از طریق برخی اقدامات، نیازهای امنیتی اش را تامین شده ببیند. در آن کشور، مسئله همکاری و رقابت میان تهران و آنکارا خیلی جدی تر است اما متاسفانه در حال حاضر بحران سوریه بر این مسئله سایه افکنده است.
ارسال نظر