وریا غفوری: خوشحالم کُردها در استقلال سهمیه دارند

ماهنامه ورزش و تصویر - بابک درودبان، مسعود اکبری: میهمان این هفته ما خرید تازه آبی هاست. وریا غفوری که در یک روز گرم بهاری به خانه اش رفتیم. وریا با وجود این که همره خانواده اش برای زندگی به اصفهان رفته بود، خانه خود را اجاره نداد چون به قول خودش می دانست خیلی زود به تهران بر می گردد و برای استقلال که تیم مورد علاقه دوران کودکی اش بود، بازی می کند.

قوی و درشت هیکل، باهوش و آگاه... این معنی و مفهوم اسم بازیکن جدید استقلال است. بازیکنی که به قول خودش یک کم دیر به استقلال پیوست. وریا غفوری با این اسم بامسمایش، قرار است همراه خسرو حیدری جناح راست استقلال را بیمه کند.

اسمش هم به خودش می آید. به شوخی می گوید: «هم قوی هستم، هم درشت هیکل باهوش و آگاه هم سعی می کنم باشم!» می گوییم قوی بودنت را که باید از بازیکنانی که مقابل تو بازی کردند پرسید. اغلب آنها می گویند غفوری مثل بتون آرمه است اما درشت هیکل به بادی بیلدینگی ها می گویند! می خندد و جواب می دهد: «نه، من بادی مادی نیستم. من هیکلم به نسبت قد و قواره ام پر است. باهوش و آگاه هم خدا کند باشم. بقیه که می گویند هستم!»


هنوز زود است که بزنیم به فاز شوخی و حرف های جدی ما بماند. از وریا که همه می دانند استقلالی است و همبازیانش در نفت و سپاهان گواهی می دهند بدجوری به استقلال تعصب دارد، می پرسیم فکر نمی کنی بیست و هشت، نه سالگی یک کم برای پیوستن به استقلال دیر باشد که جواب می دهد: «حق با شماست. من یک کم دیر به استقلال آمدم. البته جوان تر که بودم استقلال من را می خواست اما احساس کردم زود است و اگر به این تیم بروم، نیمکت نشین می شوم. بعد دیگر فرصتش پیش نیامد تا دو سال قبل که بنا به دلایلی استقلالی نشدم و امسال دیگر با خودم گفتم هر طور شده پیراهن استقلال را می پوشم. شاید باورتان نشود اما وقتی با سپاهان به توافق رسیدم و همراه خانواده برای زندگی به اصفهان رفتم، خیلی ها گفتند خانه تهران را بفروش و یا اجاره بده اما مثل روز برایم روشن بود که خیلی زود به تهران بر می گردم.

امسال هم استقلال اولین تیمی بود که با من مذاکره کرد. پیشنهاد از تبریز و اصفهان و تهران داشتم اما قبل از شروع اردوی تیم ملی فقط با استقلال مذاکره کردم و اجازه خواستم توافق مان را بعد از انتخاب سرمربی نهایی کنیم و وقتی علیرضا منصوریان انتخاب شد، دیگر لحظه ای مکث نکردم و با استقلال قرارداد بستم.»

از غفوری می پرسیم از انتخابی که داشتی، راضی هستی که جواب می دهد: «چه جورم! وقتی بچه بودم استقلال را انتخاب کردم. از کودکی طرفدار استقلال بودم و بالاخره به تیمی که دوستش دارم پیوستم. با خودم قرار گذاشته بودم دورهایم را بزنم و بعد از کسب تجربه، استقلالی شوم که این دور زدن یک کم طولانی شد اما در نهایت خوشحالم که بالاخره به تیم مورد علاقه ام رسیدم و پیراهن آبی را می پوشم.»

وریا غفوری را بهتر بشناسید

وریا غفوری متولد شهریور ماه سال ۱۳۶۶ در سنندج است. او که ۲۹ شهریور برابر با ۲۰ سپتامبر به دنیا آمده، طرفداران فراوانی در فوتبال ایران دارد. اغلب کردها وریا را در حد پرستش دوست دارند و خیلی ها به خاطر او استقلالی شده اند. وریا غفوری قبل از پوشیدن پیراهن استقلال سابقه بازی در تیم های پاس همدان، شهرداری تبریز، نفت تهران و سپاهان اصفهان را داشت.

در پاس شاگرد منصوریان بودم، نه نفت

وریا غفوری در استقلال دوباره شاگرد علیرضا منصوریان شده است و خیلی ها فکر می کنند این دو در نفت با هم کار می کردند اما غفوری می گوید: «من در پاس همدان شاگرد علی آقا بودم نه در نفت. سالی که داش علی آمد نفت، من رفتم سپاهان و قسمت نشد دوباره با هم کار کنیم اما حالا با ایشان افتخار همکاری دارم و خوشحالم که منصوریان من را خواست. وقتی در همدان شاگرد منصوریان بودم می دانستم روزی سرمربی استقلال می شود چون برای رسیدن به این جایگاه هدف و انگیزه داشتند.»


با منصوریان چند سال جلو هستم

وریا از این که در استقلال شاگرد منصوریان شده به شدت راضی است: «خوشبختانه آن طوری که مدیران استقلال موقع مذاکره به من گفتند هر ۳ گزینه سرمربیگری تیم برای جناح راست روی من نظر داشتند اما به نفع من شد که منصوریان را انتخاب کردند چون من با ایشان کار کردم و چند سال جلو هستم. منصوریان از چند سال قبل که در پاس همدان شاگردش بودم من را می شناسد و فیلم تمام بازی هایم با پیراهن نفت را هم دیده است و شناخت کاملی از بازی من دارد که به نفعم می شود.»

دو سال پیش هم قرار بود استقلالی شوم

وریا دو سال به عقب برمی گردد و می گوید: «دو سال قبل هم قرار بود استقلالی شوم که نشد. پیشنهادی از سپاهان رسید و به این تیم رفتم. البته چند سال قبل تر هم استقلالی ها من را می خواستند که آن زمان برایم زود بود در تیمی به این بزرگی بازی کنم و می ترسیدم با نشستن روی نیمکت خراب شوم. دو سال پیش ولی وقتش بود و در اوج پختگی و آمادگی دلم هم می خواست به جای سپاهان به استقلال بروم ولی واقعا قسمت نشد. من به سرنوشت اعتقاد دارم و فکر می کنم قسمت و سرنوشتم همین حالا بود!

با استقلال قهرمان آسیا می شوم

وریا غفوری کمی به عقب تر برمی گردد، آن زمان که کودک بود و شوق بازی در استقلال را داشت. با لبخند تعریف می کند: «یک توپ می انداختم زیر پایم و بازی خودم را گزارش می کردم. می گفتم وریا غفوری پاس می ده به محمد نوازی و یا سانتر می کنه برای علیرضا اکبر پور و خودم را در تیم استقلال تصور می کردم. همان زمان کودکانه با استقلال قهرمان آسیا می شدم و حالا که به استقلال رسیدم، د لم روشن است با این تیم به قهرمانی آسیا هم می رسم. ببینید چه وقت به شما گفتم قهرمان آسیا می شویم.»

خوشحالم کردها در استقلال سهمیه دارند

وریا تنها بازیکن کرد استقلال در لیگ برتر شانزدهم نیست و قبل از او بختیار رحمانی دیگر بازیکن کرد زبان فوتبال ایران هم استقلالی شده است. وریا می گوید: «انگار دنیا را به من دادند وقتی شنیدم بختیار با استقلال قرارداد بسته و من دومین بازیکن کردی هستم که به استقلال منصوریان ملحق می شوم. بختیار رفیق خوب من است و در فولاد و تراکتورسازی همه دیدند که چقدر تاثیرگذار و موفق بود. امیدوارم امسال من و بختیار رحمانی نمایندگان خوبی برای هموطنان کردمان در استقلال باشیم.»


به دکتر بیژن افتخار می کنم

به وریا می گوییم الان تو و بختیار افتخار فوتبال کردستان هستید که حرف مان را قطع می کند و می گوید: «افتخار فوتبال کردستان دکتر بیژن ذوالفقارنسب بود که بزرگ و معلم همه ماست. من خودم به دکتر بیژن افتخار می کنم و امیدوارم همان طور که ایشان نماینده شایسته کردها در سطح اول فوتبال ایران بود، من هم برای هم زبانان خودم افتخار کسب کنم و مایه سربلندی آنها شوم. کردستان همیشه به دکتر بیژن افتخار می کند و دوست دارم سال ها بعد از من هم در سنندج مثل ایشان با افتخار و احترام یاد شود.»

زندگی در اصفهان عالی بود

وریا دو سال در اصفهان زندگی کرد و اصفهانی ها خیلی دوست داشتند برای سال سوم هم بماند اما استقلال را به سپاهان ترجیح داد: «از اول هم برای دو سال بازی به اصفهان رفته بودم و روز اولی که قرارداد بستم به همسرم گفتم دو سال در اصفهان زندگی می کنیم. زندگی در اصفهان واقعا عالی بود و دلم می خواست پنج سال دیگر هم بمانم. بدون تعارف اگر استقلال من را نمی خواست با این که از تبریز خاطرات خوبی دارم، باز هم به پیشنهاد تیم تبریزی جواب منفی می دادم و در سپاهان می ماندم.»

مدیون همسرم هستم

وسط عکاسی وقتی غفوری به درخواست عکاس ما برای تعویض لباس خود می رود تا عکس ها تکراری نباشد، از وریا می پرسیم هنوز کت و شلوار دامادی خودت را داری یا نه که بلافاصله جواب می دهد بله و کت شلوارش را می آورد تا به قول خودش با سند حرف بزند: «این هم کت و شلوار دامادی من. حالا که بحث به اینجا کشید، دوست دارم از همسرم تشکر کنم که واقعا پیشرفت خودم در فوتبال را مدیون همسرم و خانواده ام هستم. مجرد که بودم خانواده ام و الان هم همسرم خیلی هوای من را دارند.»

سرلیست نقل و انتقالات سرخابی

اولین لیست استقلال و پرسپولیس وقتی منتشر شد، نام وریا غفوری در هر دو لیست قرار داشت یعنی هم استقلالی ها او را می خواستند و هم پرسپولیسی ها اما وریا که استقلالی است، از همان ابتدا هم به باشگاه پرسپولیس اعلام کرد دوست دارد به استقلال برود. غفوری دو سال قبل هم مورد توجه استقلال قرار داشت اما بنا به دلایلی از پیوستن به این تیم منصرف شد.

کی روش مربی من نیست، معلم من است

حرف مان به تیم ملی و کار با کارلوس کی روش می رسد که وریا غفوری واقعا به احترام کی روش از جای خودش بلند می شود و می گوید: «کی روش از نگاه شما سرمربی تیم ملی است اما صادقانه بگویم ایشان نه تنها مربی من که معلم زندگی و فوتبال من است. از کی روش خیلی چیزها یاد گرفتم. حرفه ای بودن را با ایشان شناختم و خیلی از رفتارهای کی روش ملکه ذهن من شده است. شنیده بودم فوتبالیست وقتی ملی می شود، کلاسش فرق می کند اما با کی روش چندین کلاس بیشتر پیشرفت کردم.»


قبلا می گفتیم علی آقا حالا می گوییم داش علی

به وریا غفوری می گوییم چرا از منصوریان یک بار با گفتن داش علی یاد کردی و بار دیگر گفتی علی آقا که جواب می دهد: «به چه چیزهایی توجه دارید! چقدر خطرناک هستید و هر حرف آدم را سوژه می کنید. ما قبلا در پاس، ایشان را علی آقا صدا می زدیم و در جمع خودمان هم می گفتیم علی منصور؛ درست مثل هواداران استقلال که شعار علی علی منصور را برای منصوریان می خواندند اما حالا منصوریان را داش علی صدا می زنیم. بچه های نفت این اسم را روی ایشان گذاشتند و ما هم یاد گرفتیم!»

پسرم فوتبالیست خوبی می شود

وریا یک پسر وروجک و خوشگل هم دارد که از بخت بد ما روزی که به خانه اش رفتیم همراه همسر وریا در سنندج حضور داشت. از وریا که تحصیلکرده است می پرسیم اجازه می دهی پسرت وقتی بزرگ شد فوتبالیست شود که جواب می دهد: «اگر خودش بخواهد حتما... بستگی به تصمیم خودش دارد اما فکر کنم فوتبالیست خوبی شود. از همین حالا خیلی خوب چند ساعت خودش را با توپ سرگرم می کند. دلش بخواهد فوتبالیست شود کمکش می کنم. البته به شرطی که درسش را هم بخواند.»

آن عکس لو رفت و دردسر شد

از وریا وقتی در نفت بازی می کرد عکسی منتشر شد که سر تمرین برس موی سرش را جای میکروفن به دست گرفته و در حال خوانندگی است. با استناد به همان عکس می پرسیم انگار به خوانندگی علاقه مندی که جواب می دهد: «نه بابا، عکسی که لو رفت، دردسر شد و خیلی ها فکر کردند دوست دارم خواننده شوم. من را چه به خوانندگی؟ آن روز فقط در حال شوخی بودیم و داشتیم سر به سر هم می گذاشتیم که من ادای یکی از خواننده ها را در آوردم و همه به من گفتند عجب صدای خوبی داری؟»

کمال شوخی شوخی گفت بیا پرسپولیس

از غفوری می پرسیم انگار کمال کامیابی نیا که در چند تیم با تو همبازی بوده، از تو خواسته بود به پرسپولیس بروی که غفوری در جواب می گوید: «شوخی بود. کمال خودش خوب می داند من استقلالی هستم. روزی که داشتیم با هم می رفتیم سر تمرین تیم ملی کمال به شوخی به یکی از خبرنگاران ورزشی که رفیق صمیمی اش است، گفت نمی گذارم وریا به استقلال برود و بعد رو به من کرد و گفت بیا پرسپولیس، بیشتر خوش می گذرد که من هم جواب دادم خب تو بیا استقلال که دور هم باشیم!»

بیرانوند جدی جدی می خواست من را به پرسپولیس ببرد

برعکس کامیابی نیا که شوخی شوخی وریا را به پرسپولیس دعوت کرده بود، بیرانوند جدی جدی می خواست وریا را به پرسپولیس ببرد. این را خودش می گوید: «در اردوی تیم ملی بودیم که بیرانوند من را صدا کرد و گفت وریا الان می خواهم در اینستاگرام پست بگذارم و از طرف تو به هواداران قول بدهم که به پرسپولیس می آیی. اولش فکر کردم شوخی می کند. بعد دیدم متن را هم آماده کرده که من هم گفتم اگر این کار را انجام بدهی، من هم پست می گذارم بیرانوند از پرسپولیسی شدن پشیمان است!»


بعد از آن گل چهل متری با سید رفیق شدم

در کارنامه وریا غفوری که حالا بازیکن استقلال است، یک گل چهل متری به سید مهدی رحمتی ثبت شده و خیلی ها غفوری را از همان گل به خاطر می آورند: «یادش به خیر بازی در ورزشگاه تختی بود که از راه دور به استقلال گل زدم. بعد از آن گل با رحمتی خیلی رفیق شدم. توقع نداشتم بعد از بازی، رحمتی به سمت من بیاید و خسته نباشید بگوید اما این کار را انجام داد و گفت آفرین عجب گلی زدی و همین شد که رفیق شدیم. با رحمتی و چندین بازیکن استقلال که در تیم ملی با هم بودیم، تماس داشتم.»

حرف زدم، سر حرفم هم هستم؛ استقلال رویایی می سازیم

به وریا غفوری می گوییم روز اولی که با استقلال قرارداد بستی از فرط خوشحالی به هواداران استقلال قول یک تیم رویایی را دادی. غفوری می گوید: «از فرط خوشحالی نبود و کاملا با منطق حرف زدم. حرف زدم و سر حرفم هم هستم. حالا شما تماشا کنید. امسال با کمک علیرضا منصوریان یک استقلال رویایی می سازیم که هم همه حریفان را شکست بدهد و هم مردم از تماشای بازی هایش لذت ببرند. می خواهیم کاری کنیم حتی آنهایی که استقلال نیستند، تیم ما را بابت بازی زیبا تحسین کنند.»