تظاهرات خواننده بریتانیایی علیه شهرام شب پره
«مارک نافلر»، خواننده سابق گروه خاطره انگیز «دایر استریت» با آلبوم و کنسرت های جدیدش خلاف همه پیرمردهای خاطره باز موسیقی جهان، اثر تازه می سازد و هوادار جدید پیدا می کند.
مجله روشن - میلاد نقی پور: «مارک نافلر»، خواننده سابق گروه خاطره انگیز «دایر استریت» با آلبوم و کنسرت های جدیدش، علیه شور نوستالژیک هوادارانش به آهنگ های قدیمی این گروه، عصیان کرده؛ او خلاف همه پیرمردهای خاطره باز موسیقی جهان، اثر تازه می سازد و هوادار جدید پیدا می کند.
«نه پسرم این لباس ها دیگه به سن و سال من نمی خوره... نه دختر جان، این کار دیگه تو شان من نیست، دیگه پیرمردی شدم واسه خودم»! شاید شما هم با آن ها مواجه شده باشید؛ پیرمردها یا پیرزن هایی که باور سختی به نسبت بین رفتار و کردار و پوشاک خود با سن و سال شان دارند.
تا وقتی جوان بوده اند، از دوختن زمین و زمان به هم ابایی نداشته اند، به تی شرت قرمز و شلوارهای اسپرت نه نمی گفته اند و دست اگر می داده هر آن چه را از آن ها به «جوانی» یا «جاهلی» یاد می کنیم، به جای می آورده اند، ما حالا که گرد پیری روی موهای شان نشسته، تصور می کنند چنان چه سن و سال شان ایجاب می کند باید موقر باشند. جاافتاده به نظر برسند و هر چند اگر مواقعی دوست داشته باشند شیطنتی ترتیب بدهند، به حساب این که «این ها ارتکابات جوانی بوده»، پرهیز و جاهلی را در خود سرکوب می کنند.
حالا حکایت ماست! البته ما که نه؛ حکایت جناب مارک نافلر، گیتاریست و خواننده بسیار محبوب سبک راک. انگار نه انگار که پیرمردی که چند سالی است به آرامی در صحنه روی صندلی اش قرار می گیرد و با نواخن های آرامش روی گیتار، ملودی های نرم و سنگنین به بار می آورد، همین دو سه دهه پیش، با آن رکابی و هدبند قرمز معروفش، آن قدر روی صحنه بالا و پایین می پرید و چنان ریتم ها و ملودی های پرکشش و بزن و بکوبی به راه می انداخت که جوان های اروپایی اگر می خواستند ساعتی بالا و پایی بپرند و خالی ازانرژی به خانه های شان برگردند، حتما کنسرت گروه «دایر استریت» رابه خوانندگی او انتخاب می کردند.
حالا چند سالی است که نافلر [که مجله موسیقی معتبر «رولینگ استون»، از او به عنوان بیست و هفتمین گیتاریست برتر طول تاریخ موسیقی یاد کرده]، در موسیقی اش، مثل همان پیرمردهایی شده که احتمالا می گویند تغییر رفتار، چیزی است که سن و سال شان آن را ایجاب می کند. اما نافلر، در سال های اخیر، چرا برخلاف بسیاری از موزیسین های راک دنیا که حتی در پیرمردی های شان هم ریخت و قیافه شان را مثل جوانی های شان درست می کنند و هم موسیقی شان را، شمایل یک پیرمرد تمام عیار به خود گرفته است؟
مثلا او هیچ مثل «میک جَگِر» خواننده گروه رولینگ استونز یا همین شهرام شب پره لس آنجلسی نیست که ۷۰ سالگی شان چندان تفاوتی با ۲۰ سالگی شان نکرده و حالا هم همان می کنند که در جوانی می کردند. آیا آقای موسیقی فولک راک دنیا، مثل پدربزرگ ما که فکر می کند دیگر برایش زشت است شلوار جین بپوشد، گمان می برد که درست نیست پیرمردی شصت و چند ساله چون او، موسیقی پرهیجان و پرکششی بسازد، چنان که سال ها پیش در گروه «دایر استریت» چنین می کرد؟
پیرمرد فشن نما (مثلا شهرام شب پره) خوب است یا پذیرفتن حقیقت؟!
نام «متالیکا» را حتی اگر علاقه ای به موسیقی متال نداشته باشید، حتما شنیده اید؛ گروهی که در دهه ۹۰ و در اوج شهرت و جنجانل، بر تارک اخبار موسبقی جهان بود. سه چهار جوان جنون زده که الگوی زیستی بسیاری از جوانان شدند و تا پا به میان سالی گذاشتند، یک هو یادشان افتاد که رفتارشان هیچ مناسب الگوبرداری جوانان نیست و به ناگهان موهای شان را کوتاه کردند، از مواد مخدر دست کشیدند و سعی کردند موقر جلوه کنند. اما از همین زمان، تعداد مخاطبان شان به سرعت قابل توجهی، ریزش کرد و آن هادیگر آقای متال جهان نبودند.
اما ماجرا برای مارک نافلر، فرق می کند. او، نه براساس تصمیمی مشابه اعضای متالیکا، بلکه به عنوان یک تغییر سبک، موسیقی اش را نیز هماهنگ با منطق جدید زندگی اش تغییر داده است و در عین حال، هنوز هم طرفداران خود را دارد. بسیاری از موزیسین های معروف جهان، وقتی کار تازه چشم گیری برای ارائه ندارند، در کنسرت های شان، آثار پیشین شان را مدام اجرا می کنند. چون می دانند توجه به خاطره انگیزبودن آن آثار از سوی مخاطبان شان، تضمین شده است. حتی بسیاری از آن ها که از گروه های معروف خود مثل «پینک فلوید» جدا شده اند، هنوز هم برای باقی ماندن بر صحنه کنسرت های شان، دست به دامان آثاری هستند که در جوانی و در قالب گروه های موفق شان ساخته و منتشر کرده اند.
مارک نافلر اما از این حیث یک استثناست. حالا که مدت هاست از گروه «دایر استریت» جدا شده، در کنسرت هایش هیچ گاه از نوستالژی بازی هوادارانش سوءاستفاده نمی کند. صرفا آثار تازه اش را اجرا می کند و با همین اجراها همان هواداران سابق خود را راضی گه می دارد.این بار که مارک نافلر تورش را آغاز کرد، دیگر خبری از همان چند قطعه مختصر از گروه دایر استریت هم نبود. حرف هایی که اخیرا و پس از برگزاری تور کنسرت هایش در این باره به مجله «بیلبورد» گفته، من را یاد آن صحنه از فیلم «نارنجی پوش» داریوش مهرجویی می اندازد؛ آن جا که تاثیر یک مربی فنک شویی بر بازیگر فیلم باعث شده بود او خانه اش را از هر چیز به دردنخور صرفا خاطره انگیز خالی کند.
آن جا که نافلر پس از اشاره خبرنگار به این که «چند سال پیش یکی از اعضای پیشین گروه دایر استریت که نام گروه خود را «The Straits» گذاشته بود، توری را آغاز کرد که در آن آثار قدیمی را می نواختند که خود شما از اجرای آن ها روی صحنه اجتناب می کنید» گفته: «نمی دانم، این کار برای من نیست و دیگر آن طور که روزی بودم، سردرگم نیستم. وقتی فکر می کنید مسیری که پیش روی شماست کمی کوتاه تر از مسیری است که پشت سرتان وجود دارد، به این فکر می کنید که تلاش خود را بکنید تا یک شعر خوب بنویسید به این امید که بتوانید یک قطعه خوب از آن بسازید.
این طور شعرها هرازگاهی پیدا می شوند، من تنها هرازگاهی نگاهی به آن های می اندازم و با خود می گویم آیا هیچ کدام از آن های روشنایی روز را خواهند دید.» این همان خبری است که برخی روان شناسان از آن به قدرت انعطاف یاد می کنند؛ انعطاف در مقابل حقایق موجود، و نه دل سپردن به گذشته های درخشان.
علیه مرده پرستی
تازه ترین آلبوم مارک نافلر، که همین چند ماه پیش به بازار آمده، «Tracker» (پی گیر) نام دارد و ۱۱ قطعه را شامل می شود؛ هشتمین آلبوم شخصی اش و بست و هفتمین آلبومش به طور کلی. البته بسته دولوکس آلبوم، شامل سی دی دومی با شش قطعه اضافی و یک دی وی دی با مصاحبه ای ویدئویی است که در آن، نافلر راجع به بقضی از قطعه های آلبوم صحبت کرده که البته می توانید آن را از کانال رسمی اش در یوتیوب هم دانلود کنید.
[جدای از این که شما هم وطن عزیز، قاعدتا به سان هر هم وطن دیگر، می توانید کل آلبوم را با خیال راحت دانلود کنید؟ اما باید بگویم دست ما کوتاه و خرما بر نخیل دو فروشگاه زنجیره ای در آلمان! چون که در حرکتی تبلیغاتی، نافلر، در آلبوم هایی که در این دو فروشگاه عرضه می شوند، یک قطعه اضافه نیز تعبیه کرده است].
البته اگر از دوست داران قدیمی گروه «دایر استریت» هستید، با حرف هایی که تا این جا زده ایم، ناامید نشوید که هیچ خبر و رنگ و بویی از کارهای آن گروه در این آلبوم نیست؛ اتفاقا در «پی گیر»، کی بورد دست آن گروه (کای فلچر)، هنوز با نافلر همکار بوده و علاوه بر این، دو تا از قطعه ها هم چنان در همان حال و هواست. قطعه «Beryl» که درباره «بریل بین بریج»، نویسنده لیورپولی داستان هایروان شناختی، است؛ نویسنده ای سرشناس از طبقه کارگر که حتی سواد دانشگاهی نداشت اما کارگردها خیلی دوستی داشتند. این قطعه، بازگوی حسرتی درباره این نویسنده است.
«بین بریج»، پنج بار نامزد دریافت جایزه بوکر شد اما هیچ وقت آن را نبرد. تا این که در ۲۰۱۱، یک سال پس از مرگش در ۷۷ سالگی، جایزه افتخاری بوکر را به او دادند. حالا نافلر در این قطعه، چنین می خواند: «وقتی مدال بوکرش رو گرفت، دیگه تو قبرش خوابیده بود. دیگه خیلی دیره. دیگه خیلی دیره». و قطعه دیگر، «Broken Bones» که ریتمیک تر و پرهیجان تر است و شیطنت های قدیمی نافلر را هم به همراه دارد که مثلا به معشوقه اش بگوید: «تو مرد دماغ داغون دوست داری، پس شانس آوردم.»
اما غیر از این دو قطعه، کلا با مارک نافلری تازه و دیگرگون طرفیم. اگر از نوستالژی «دایر استریت»ی خبری نیست، درعوض، نافلر با کودکی و سرگذشت خود خود خاطره بازی کرده. آن جا که در قطعه «بازیل»، از پسرک روزنامه فروشی می گوید که خودش بوده است.
ویژگی دیگر این آلبوم، استفاده از یک خواننده استرالیایی است که به موسیقی فولکلوریک (محلی) این کشور خدمات فراوانی کرده؛ «روث مودی»، که مارک نافلر با استفاده از او، موسیقی اش را اتفاقا بسیار عامه پسند هم کرده است. اگر حتی تاحالا نافلر را نمی شناختید، احتمالا آثار یکی از کپی های وطنی اش را شنیده اید؛ همان خواننده ای که با تقلیدی ناقص، فقط لحن سرد و بی تفاوت نافلر را درک کرده و نه چیز دیگری را! [تا آنجا که اگر حالا برای اولین بار صدای نافلر را شنیدید، چه بسا بگویید: «عجب... این گروه «کیوسک» چه قدر شبیه نافلر می خونه!].
عزیزان، اورجینالش همین جاست... درنگ نکنید. یکی از منتقدان موسیقی درباره نالفلر و این آلبوم، حجت را تمام کرده آن جا که گفته او ترجیح داده خود هر چند ملال آور امروزش باشد تا کسی که تنها چهره ای ساختگی از گ ذشته ای را که دیگر وجود ندارد، بازسازی کند.
نظر کاربران
مطلبش جالب بود, ولی تخریب اسم یک خواننده ( پیرمرد فشن نما) کار خوبی نیست , حالا این شخص چه لس آنجلسی باشه چه نباشه..
به هنرمندان ایرانی احترام بگذارید خواهشا اگه ایرانی هستید .
ممنونم ازتون عالی بود من عاشق نافلر هستم
همین به قول شما پیرمرد فشن نما قطعا آهنگی داره که نویسنده این مطلب باهاش خاطره داشته باشه...همین پیرمرد فشن نما بیشتر از نیم قرن داره کار میکنه و طرفدار داره ... اینکه بتونی بیشتر از نیم قرن تو کارت موفق باشی هنر میخواد...امیدوارم نویسنده این مطلب هم بتونه بیشتر از نیم قرن تو کارش موفق باشه که اگه چنین باشه میتونه به تخریب!!! پیرمرد فشن نما بپردازه!!!
اگه کمی تحقیق کنید و تاریخ معاصر موسیقی ایران را مطالعه کنید متوجه خواهید شدخانواده شب پره چه خدمت بزرگی به موسیقی پاپ ایران کرده
پاسخ ها
اون چند نفری که منفی دادن دقیقا فازشون چیه؟
شهرام شب پره؟! الان اسم آوردین؟! یعنی این بشر مورد نداره؟ نمی خواست مثلا بنویسین ش.ش.پ؟! وای چقدر شما آزادین وای وای...
از برترينها بعيد هست كه حتي ساده ترين اصول حرفه اي رو رعايت نكنيد .واقعا كار سختي بود چسبوندن و نزديك كردن اين تيتر با آقاي شب پره!!! البته شما كارتون رو خوب بلديد(البته فقط همين يك كر رو)كه حالا تيتر بزنيد ما منظورمون قبول كردن واقعيت در حال حاضر هست اما جدا خوب نتونستيد شقيقه رو به پاشنه پا ارتباط بديد.
بيشتر دقت كنيد مردم خوب ميفهمن گاهي اوقات به روي خودشون نميارن.
پاسخ ها
واقعا گل گفتی
چرا پل مک کارتی مثال نمی زنین که هنوز هم استایل جوونانه داره. بعد هم بع لباس پوشیدن نیست. به اینکه ببینی چند سال طرف داره کار می کنه و موفق است و طرفدار دارد. ببینیم موزیسین هایی که شما تربیت کردین ده سال دیگه کجان
اینکه طرز فکر هر کس چی هست به خودش مربوطه میخواد فشن بگرده یا نه...
متاسف شدم از این مطلبتون مثل یه سری مجله های معلوم احال زخم خورده و تنگ نظر مطلب میذارید
خوب خیلی وقته که ماهیت برترینها برای دنبال کننده هاش لو رفته
الان شهرام شب پره پیرمرد فشن نماست، ولی وقتی بعد صد و بیست سال فوت کنه با اطمینان میگم که نود درصد ایرانیانی که ترانه گوش میدن غمگین خواهند شد . قوانین باعث میشن نا خواسته علیه بعضیا چیزایی بگیم، ولی با دلمون که رودربایستی نداریم. شهرام، داریوش، ابی، گوگوش و هایده تو سبک خودشون یه دونه بوده و هستند و معرف موسیقی در ایران. البته نه موسیقی ایرانی.
شما ها ديوانه ايد به جاي اينکه از خوانندگان ايراني حمايت کنين مثل کنه چسبيدين به خارجي ها
نويسنده حسود اين چرت و پرت ها چيه که نوشتي
داری به ناکجا آباد میری برترین ها!!!!!دیگه از ادب هم خبری نیست..چطور وقتی خانمها خودشون رو جوون نگهمیدارن با افتخار میگی راز جوانی فلانی و اینها اصلا پیر نشدن آفرین
تفاوت کجاست؟؟؟؟ در جنسیته! !!!!!
همین شهرام شب پره،وبرادرش از مهمترین کسانی هستند که موجب زنده ماندن موسیقی ایرانی وشناساندن این موسیقی در جامعه بین الملل شدند،احترام هنرمندان رانگه دارید ولو باطرز فکرشان موافق نباشید
واقعا متاسفم برای حال و روز ما ایرانی ها ...که خود با هزار عیب و ایراد به خود اجازه می دهیم به زندگی خصوصی همدیگه تجسس کنیم و از همه بدتر با الفاظ منفی(پيرمرد ) هنرمندان و بزرگان خود را بکوبیم و تقبیح کنیم آقای شب پره و خانواده محترمشون 50 سال هست در شرایط خاص ما ایرانیان با آهنگ های شادشون همواره به ما روحیه و انرژی دادند و خاطره های خوب برامون ساختند شخصا دوستشون دارم و ازشون به خاطر همه زحماتشون تشکر می کنم و برای نویسنده این مطلب از صمیم قلبم متاسفم
حداقل شهرام برادر شهره رو می گفتید که موهاش دو همش رنگ می کنه و تمام صورتش رو جراحی کرده ...شخرام شهپر بیچاره وقتی باهش مصاحبه می کنند که ادم افتاده ای نشون می ده خوب دلش جوون مونده چه کار کنه طفلک