هیلاری کلینتون فمینیست است؟
هیلاری کلینتون به عنوان بانوی نخست سابق آمریکا و وزیر خارجه سابق این کشور، کارنامه قابل توجهی دارد و در سطح جهانی کاملا شناخته شده است اما آنچه که بیش از همه برای آمریکایی ها مهم بوده، اقتصاد است...
مجله صدا - زهرا رحیمی: همسر بیل کلینتون، چهل و دومین رئیس جمهور آمریکا، وزیر سابق امور خارجه در کالبینه اول باراک اوباما، بانوی اول ایالات متحده از سالهای 1993 تا 2001، پنجمین زن قدرتمند جهان در سال 2012 از نگاه مجله فوربس و عضو میانه روی حزب دموکرات، حال با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، گمان روی کارآمدن یک زن به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده را تشدید کرده است.
هیلاری ردهام کلینتون هنوز هیچ رقیب جدی در میان نامزدهای دموکرات ندارد. او که در سال 2008 نیز در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بود ولی نتوانست مانع از به قدرت رسیدن نخستین رئیس جمهور سیاه پوست ایالات متحده شود و مغلوب رقیب جوان تر هم حزبی خود شد. اما در این دور از رقابت ها، هنوز رقیب جدی در میان دموکرات ها ندارد، با این حال رای دهندگان هنوز در مورد او تردید دارند. به همین دلیل است که به ژست های پوپولیستی روی آورده است.
این نامزد دموکرات از سرنگون کردن آن یک درصدی که بیشترین ثروت آمریکا را در اختیار دارد، می گوید. در سال ۲۰۰۸ هم در کمپین انتخاباتی خود در بسیاری از مسائل اقتصادی چنان مواضع پوپولیستی اتخاذ کرد که برخی حامیان مالی خود در وال استریت را به خشم آورد اما در سوی دیگر حمایت رای دهندگان طبقه کارگر را به خود جلب کرد.
وی در سخنرانی ژوئن ۲۰۰۷ خود در گردهمایی گروه های لیبرال گفته بود: «بیایید بالاخره کاری برای نابرابری روزافزونی که در حال چندپاره کردن کشورمان است، انجام دهیم. اعطای مشوق های مالیاتی به شرکت هایی که مشاغل را به خارج از مرزها هدایت می کنند، کافی است.»
اما نکته اینجا است که برای غریب به هفت سال کلینتون از سیاست داخلی دور بوده و در طول این دوره این جنبش پوپولیستی نابود شده است. در تمام سال هایی که کلینتون به عنوان وزیر خارجه خدمت کرد و از زمانی که در سال ۲۰۱۳ وزارت خارجه آمریکا را ترک کرد، وی بیشتر با سیاست های میانه مربوط به سال های ریاست جمهوری بیل کلینتون دمساز بوده نه با سیاست های افزایش مالیات بر قشر ثروتمند یا گسترش خدمات دولتی.
آنیتا دون، استراتژیست دموکرات در مورد کلینتون می گوید: «چنین درکی از آن جهت شکل گرفته که و مدت های مدیدی در مباحث داخلی مشارکت نداشته است.»
دین بیکر، اقتصاددان و مدیر مرکز تحقیقات سیاسی و اقتصادی آمریکا نیز در این باره گفت: «من به یاد دارم زمانی را که بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بود و در صحبت های خود «مردم» را در اولویت قرار می داد. هیلاری کلینتون نیز در اعلام رسمی کاندیداتوری خود تاکید می کند که مردم عادی آمریکا نیازمند یک قهرمان هستند و او می خواهد این قهرمان باشد.
با این حال به نظر می رسد دوربودن وی از مسائل داخلی باعث شده اظهارنظرهای پوپولیستی در مورد وضع اقتصادی و معیشتی مردم و بهبود شرایط داخلی و از سوی دیگر انتقادش از یک درصد قشر ثروتمند این کشور و وعده سرنگونی آنها، طرفداران چندانی را جذب نکرده باشد.
هیلاری کلینتون به عنوان بانوی نخست سابق آمریکا و وزیر خارجه سابق این کشور، کارنامه قابل توجهی دارد و در سطح جهانی کاملا شناخته شده است اما آنچه که بیش از همه برای آمریکایی ها مهم بوده، اقتصاد است و آنها می خواهند کاندیدایی را ببینند که بتواند آنها را متقاعد کند که مسائل روزمره طبقه عادی و متوسط آمریکا را درک می کند.
فرانک نیوپورت، سردبیر شرکت نظرسنجی گالوپ می گوید: کلینتون صراحتا یکی از مشهورترین افراد در آمریکا است اما دیدگاه آمریکایی ها درباره او چه مثبت و چه منفی بیش از هر چیز بسیار حزبی خواهدبود. براساس برآورد شرکت گالوپ نرخ محبوبیت کلینتون در آمریکا ۴۸ درصد است و نرخ عدم محبوبیت وی نیز ۴۲ درصد است.
به عقیده کارشناسان هیلاری کلینتون جذبه ای که بیل کلینتون، رییس جمهور سابق آمریکا داشت را ندارد و برای برقراری ارتباط با مردم آمریکا به سختی تلاش م یکند. در حال حاضر کلینتون در تلاش برای رفع هرگونه تلقی منفی مردم از او به عنوان یک شخصیت سرد و کم کار است و در قدم اول تبلیغات انتخاباتی خود سفری با خودرو به ایالت آیووا انجام داد. این شیوه مسافرت وی برخلاف شیوه او در تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۰۸ است که با یک هلی کوپتر اختصاصی به سفر می پرداخت.
در ویدویی که در ۱۲ آوریل به منظور اعلام رسمی کاندیداتوری وی منتشر شد، تصاویری از آمریکایی های عادی شامل زن خانه داری که پس از ۵ سال به سر کارش باز می گردد، دو برادر اسپانیایی زبان که تجارت خود را آغاز می کنند و یک زوج آفریقایی- آمریکایی در تدارک برای تولد نوزادشان، نشان داده شدند. این ویدیو صراحتا، هدفش رساندن پیام کلینتون به طبقه متوسط آمریکا بوده است مبنی بر اینکه آن ها در صدر دستور کار او هستند. کلینتون در این ویدیو می گوید: «آمریکایی ها به سختی برای پشت سر گذاشتن دوران دشوار اقتصادی مبارزه کرده اند، اما هنوز شرایط اقتصادی به نفع طبقه مرفه است.»
کلینتون در کتاب «گزینه های دشوار» در مورد ایران چه گفت؟
دهم ژوئن ۲۰۱۴ بود که کتاب «گزینه های دشوار» کلینتون منشتر شد؛ کتابی که در همان دوره هم به عقیده خبرنگار وال استریت ژورنال بیشتر شبیه به پیش نویس یک سخنرانی در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا بود. او در زمان انتشار کتابش تاکید کرده بود که این کتاب برای مردان و زنان معمولی نوشته شده است. به نظر می رسد کلینتون از همان زمان شعار انتخاباتی خود که قرار بود مردم عادی آمریکا را مخاطب قرار دهد را انتخاب کرده بود.
به نوشته هفته نامه پولیتیکو، چاپ واشنگتن هیلاری کلینتون درباره کتابش گفته بود: «من این کتاب را برای آمریکایی ها و همه مردمی نوشته ام که می خواهند دنیای ما را درک کنند؛ دنیایی که به سرعت در حال تغییر است.» او ابراز امیدواری کرده بود که بتواند با کسانی که می خواهند بفهمند چطور رهبران و ملت ها می توانند به اتفاق هم کار کنند و چگونه بعضی مواقع آنها درگیر می شوند و چطور تصمیماتشان در زندگی همه تاثیر می گذارد، تماس برقرار کند.
گروهی از خبرنگاران واشنگتن پست در آستانه انتشار این کتاب طی گزارشی به بررسی فصل به فصل آن پرداخته و نکات برجسته آن را استخراج کردند.
این کتاب در شش بخش «شروعی تازه»، «آن طرف اقیانوس»، «جنگ و صلح»، «میان امید و تاریخ»، «دگرگونی» و «آینده ای که ما می خواهیم» به رشته تحریر درآمده و هر یک از بخش ها شامل چندین فصل می شود.
وی در بخش «دگرگونی» فصل هایی را به مسائل خاورمیانه، بهار عربی، لیبی، ایران، سوریه و غزه پرداخته و ذیل فصل ۱۸ تحت عنوان «تحریم ها و محرمانه ها» در مورد مسئله ایران، به بررسی تحول روابط آمریکا با ایران طی ۲۰ سال گذشته پرداخته؛ روابطی که در دولت همسرش محتاطانه ادامه داشت در دوره «محور شرارت» تقریبا به صفر رسید و در دوره تصدی اش در وزارت خارجه، بی سر و صدا به سمت حسنه شدن پیش رفت.
کلینتون به چند مرحله کلیدی به عنوان نقطه عطف قابل توجه این سال ها اشاره می کند، از جمله تصویب تحریم های مضاعف در سال ۲۰۱۰ در سازمان ملل. او جلسه مهم خود با همتای چینی اش را توصیف می کند که باعث رای آوردن این تحریم ها شد، جلسه ای که موردتوجه مطبوعات قرار نگرفت. وی در کتاب خود این طور استدلال می کند که آن تحریم ها در کنار کانال محرمانه ای که از سوی سلطان عمان معرفی شد، به آمریکا این فرصت را داد که مذاکرات جدی را آغاز کند که در سال ۲۰۱۳ علنی شد.
وی همچنین در بخش هایی از کتاب خود به ۱۶ رهبر جهان اشاره کرده و با پرداختن به شخصیت هایی چون ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه؛ آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، محمد مرسی، رئیس جمهور وقت مصر؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و همچنین به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران اشاره کرده است.
واشنگتن پست در این باره می نویسد: با وجود آنکه بخش عمده فصل مربوط به ایران، به مذاکرات هسته ای و اتفاقات سال ۸۸ پرداخته شده، کلینتون صحبت چندانی در مورد احمدی نژاد نداشته و تنها از او به عنوان «نافی هولوکاست» و شخصی که تهدید کرده بود «اسرائیل را از نقشه جهان محو می کند» و رئیس جمهوری که «در هر شرایطی به غرب توهین کرد» یاد کرده و در جایی دیگر متذکر می شود که با وجود تمامی این اظهارات و رفت و آمدها، قدرت واقعی در ایران در اختیار رهبر معظم این کشور است که «هیچ گاه تنفر خود را از آمریکا پنهان نکرده است.»
هیلاری فمینیست است؟
می خواهد باشد اما نیست. نویسنده «گزینه های دشوار» در گردهمایی شیکاگو در ژوئن ۲۰۱۴ اعلام کرد که فکر نمی نکند « مسئله بحث برانگیزی» در مورد فمینیست بودن وجود داشته باشد. براساس گزارش تایم، او می گوید فمینیست است و در رونمایی از کتابش طی سال گذشته گفته بود: «زنان و دختران مرکز سیاست خارجی هستند» و تاکید کرده بود کشورهایی که به حقوق زنان احترام می گذارند، افراط گرایی را کمتر اشاعه می دهند.»
با این حال چنین اظهارنظری کاملا در تضاد با اقدامات وی و دولت متبوعش در زمان خدمت در وزارت خارجه آمریکا است. عربستان شاید بیش از هر کشور دیگری در جهان زنان خود را سرکوب می کند و حقوق آنان را زیرپا می گذارد اما از متحدان آمریکا بوده است.
در اسرائیل- فلسطین نیز کلینتون آشکارا از قتل عام اسرائیل در غزه دفاع کرد و تاکید کرده بود اگر نخست وزیر اسرائیل بود، تسلیم نمی شد، ضمن اینکه از راهحل دو کشور برای پایان مناقشات اسرائیل- فلسطین حمایت نمی کند. بنایراین ادعای هیلاری کلینتون در مورد فمینیست بودن و به خصوص اینکه حقوق زنان در سیاست خارجی دولت اوباما اهمیت به سزایی دارد، با تردیدهای جدی مواجه است.
از سوی دیگر نشریه واشنگتن اگزمینر نیز در گزارش ماه فوریه خود با تاکید بر اینکه کلینتون یک قهرمان فمینیستی نیست، نوشت: اگر نگاهی به ۲۰ سال پیش و دهه ۱۹۹۰ میلادی داشته باشید، می بینید که کلینتون در یک کمپین هماهنگ در سرزنش قربانیان زن حضور داشته است.
او سال ها از همسرش بیل در مقابل اتهام به تجاوز دفاع کرد و حتی زمانی که بیل کلینتون به طور علنی اعلام کرد که به او خیانت کرده، هیلاری باز هم در کنارش ماند. چرا؟ همه پاسخ ها به سیاست ختم می شود.
تمام درهای موفقیت به روی هیلاری از زمان انتخاب بیل به عنوان دادستان کل آرکانزاس گشوده شد. او مسیر موفقیت و پیشرفت تا رسیدن به وزارت خارجه دولت اوباما را به اعتبار خوشنامی همسرش کسب کرد. مهم ترین نکته ای که می توان در مورد دستاوردهای هیلاری گفت این است که او به واسطه ازدواج با بیل پیشرفت کرد و این دقیقا آن مسیر فمینیستی نیست که زنان محکم و با اتکا به خود در پیش می گیرند.
البته اگر نگاهی به فعالیت هایش در تمام این سال ها نیز داشته باشیم، اقدام فمینیستی چندانی در کارنامه وی به چشم نمی خورد.
در گردهمایی جمهوری خواهان چه خبر بود؟
همه چیز علیه کلینتون بود. جمهوری خواهان قضاوت وی در مورد تنظم مجدد روابط آمریکا با روسیه و حمایت از دیپلمات های آمریکایی در لیبی را، مورد سرزنش قرار دادند؛ او رافردی مرموز خواندند چرا که در وزارت خارجه از یک ایمیل شخصی برای ارسال نامه های اداری استفاده کرده و برای مقابله با هرگونه تحقیق و بررسی احتمالی، پیام ها را پاک کرده بود؛ اتفاقات مربوط به کمپین وی در آیووا را مورد تمسخر قرار داده و حتی تا بحث در مورد خیانت همسرش به وی و تحقیرش پیش رفتند.
۱۹ تن از نامزدها و رقبای احتمالی جمهوری خواه در نخستین گردهمایی رسمی شان پس از اعلام کاندیداتوری هیلاری کلینتون برای ورود به کاخ سفید، در ۱۸ آوریل در هتل کرون پلازا گردهم آمدند و به بررسی این کاندیداتوری و انتقاد از کلینتون پرداختند.
براساس گزارش ۱۸ آوریل نیویوریک تامیز، رند پاول، سناتور ایالت کنتاکی شنبه گذشته موضع گیری کلینتون در مسئله لیبی، ایمیل وزارت خارجه وی و این نکته که بنیاد کلینتون اعلام کرده از کشورهای خارجی نیز کمک دریافت خواهدکرد را مورد انتقاد قرار دارد و به خصوص با عصبانیت از حمله شورشیان در بنغازی در سال ۲۰۱۲ که منجر به مرگ یک سفیر و سه آمریکایی دیگر شد، صحبت کرد.
این در حالی است که رند پاول پیش از اعلام رسمی نامزدی کلینتون برای پست ریاست جمهوری نیز خواستار بازنشستگی دایم وی شده و گفته بود: «معتقدم فرار هیلاری کلینتون از مسئولیت پذیری، مخالفت وی با تامین امنیت برای [سفارت آمریکا] در بنغازی و اهمال در وظایف، باید برای همیشه مانع از ریاست وی در پست های عالی رتبه شود.» در حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲ به سفارت آمریکا در بنغازی چهار آمریکایی از جمله کریستوفر استیونز، سفیر ایالات متحده در لیبی کشته شدند. در این حادثه دست کم ۱۰ آمریکایی دیگر مجروح شدند.
سناتور پال افزود: «در حالی که کلینتون پیروزی در لیبی را اعلام می کرد، استیونز خواهان تدابیر امنیتی بیشتری شده بود. هنگامی که از کلینتون پرسیدم آیا درخواست کمک استیونز را خوانده است وی در پاسخ فقط گفت خیر؛ گویی کارهای مهمتری داشت.» افشای اسنادی جدید در اوایل ما فوریه حاکی از آن بود که کلینتون و دستیاران وی از همان ابتدا از وقوع حمله به سفارت آمریکا در بنغازی مطلع بودند.
اسکات واکر، فرماندار ایالات ویسکانسین نیز با انتقاد چندباره از کلینتون وی را متهم کرد که «او فکر می کند برای رشد اقتصادی، واشنگتن باید رشد کند» و در عین حال به تمام کسانی که معتقدند کلینتون، آمریکا را به روزهای رفاه اقتصادی ۱۹۹۰ باز می گرداند، هشدار داده و گفت: «این دور سوم ریاست جمهوری بیل کلینتون نیست- بلکه دور سوم ریاست جمهوری باراک اوباما است.»
پال در پاسخ به این سوال که آیا کلینتون در رقابت خود با چالش و رقیب جدی از سوی حزب دموکرات رو به رو خواهدشد یا خیر، با صدای بلند خندید و گفت که او رد آینده ای نزدیک نیازمند دو هواپیما خواهدبود: «یکی برای خود و همراهانش و دیگری برای چمدان هایش.»
جب بوش، فرماندار سابق فلوریدا نیز در این گردهمایی دو روزه، سخنرانی طولانی در مورد سوابق در ایجاد مشاغل و افزایش میزان سواد داشت و نه تنها نسبت به کلینتون، بلکه در مقایسه با رقبای کم تجربه تر جمهوری خواه خود مانند مارکو روبیو نیز متفاوت ظاهر شد.
این ۱۹ جمهوری خواه به ترتیب سخنرانی کرده و در طول پرسش و پاسخ هر یک به گونه ای کلینتون را مورد انتقاد قرار دادند؛ برخی آشکارا و برخی دیگر به طور غیرمستقیم. عده ای مهارت های وی در حوزه سیاسی را زیر سوال بردند و گروهی دیگر ترجیح دادند پای زندگی شخصی وی را به این محفل سیاسی باز کنند.
لیندسی گراهام، سناتور ایالات کارولینای جنوبی پیش بینی کرد که کلینتون با نزدیک شدن به انتخابات، مرکزیت بیشتری بیابد اما دشمنی جمهوری خواهان با اوباما باعث شده که ترجیح دهند در حال حاضر او را هدف قرار دهند. گراهام در این باره گفت: «تاکنون هیچ گاه شاهد این اندازه اهانت جمهوری خواهان به اوباما نبوده ام.» وی در ادامه متذکر شد که این اندازه حس تحقیر حتی در مورد بیل کلینتون که با استیضاح جمهوری خواهان روبرو شد نیز وجود نداشت.
شاید شخصی ترین اظهارنظر در مورد کلینتون از سوی کارلی فیورینا، رئیس سابق شرکت کامپیوتری هیولت پاکارد بود که به طور کاملا مستقیم به رابطه بیل کلینتون با مونیکا لوینسکی اشاره کرد. وی در بخشی از پرسش و پاسخ ها در مورد اینکه آیا زنان از نظر هورمونی توانایی خدمت در پست ریاست جمهوری را دارند یا خیر، با کنایه گفت: «البته ما در همین دفتر ریاست جمهوری، شاهد پوشیده شدن عقاید یک مرد زیر ابرهورمون ها بوده ایم.»
حال باید منتظر بود و دید که آیا هیلاری ردهام کلینتون می تواند از زیر سایه بیل کلینتون خارج شده و به عنوان شخصیتی مستقل مورد ارزیابی قرار گیرد و تا روزهای پایانی همچنان نامزد نخست دموکرات ها در انتخابات ۲۰۱۶ بماند یا باز هم اوبامای دیگر در مقابلش قد علم خواهدکرد.
نظر کاربران
کیلنتون میانه رو نیست. شاید چون یه زن دموکرات هست به نظر مثل میانه رو ها دیده میشه. این خانم مثلا میانه رو هنوز جوابی در مورد سلاح های اتمی و شیمیایی نداده.
برترین سانسورچی نظر من رو سانسور کردی !
مگه بوش و اوباما جوابی برای سلاح اتمی داده که هیلاری بده؟!!