اگر اتوبوس به خوابت آمد، یعنی اضطراب داری

برترین ها: رویاها دقیقا چه چیزی هستند؟ این تصاویر از کجا سرچشمه می‌گیرند؟ این ناخودآگاه عجیب ما واقعا به کجا متصل است؟ این سؤالات پیش‌پا افتاده توجه پزشکان بسیاری را به خود معطوف کرده و حالا خواب و تصاویر مبهم و واضح آن تبدیل به یکی از شاخه‌های مهم علم روانشناسی شده است. همان‌طور که پیشینیان علاقه بسیاری به تعبیر خواب داشتند، روانشناسان هم با تحلیل رویاها از درونیات بیماران سردرمی‌آورند. تفاوت اما در تغییر جنس خواب‌هاست. بشر مدرن، ممکن است تصاویر مدرنی به چشم ببیند که در دوران گذشته هرگز دیده نشده است. این یک مقاله علمی درباره همین تصاویر است. اینکه ممکن است خواب‌های مدرن، چه نشانه‌ای از شرایط روحی و روانی ما را در خود داشته باشند؟


گاهی خواب مي‌بینم که با دوستانم دارم قایق سواری مي‌کنم. همین که داريم قایق را پارو مي‌زنیم یک دفعه موج بزرگی مي‌آید. صدای فریاد‌هاي خودم را خوب مي‌شنوم. قایق برمی‌گردد و مردم برای کمک به ما مي‌آیند. من هیچ وقت تجربه سوار شدن به قایق را هم نداشته‌ام و نمي‌دانم این خواب‌ها از کجا مي‌آیند؟

شما خودتان مي‌دانید که چه اتفاق عاطفی بزرگی دارد برایتان پیش مي‌آید. مي‌دانید دیر یا زود قرار است با حقیقتی که دوست ندارید مواجه شوید. حواستان باشد که اگر دوستان‌تان را زودتر در جریان ماجرای اتفاقی که مي‌دانید به زودی به خاطر تاثیر کارهایتان روی مي‌دهد قرار ندهید، آن وقت آنها بعد از آن نمي‌توانند هیچ کاری کنند. مردمی که به کمک‌تان مي‌آیند همان‌هايي هستند که مي‌شود به آنها اعتماد کرد.



خیلی اتفاق مي‌افتد که خواب مي‌بینم در انباری یک خانه قدیمی دارم دنبال یک چیزی مي‌گردم، هیچ‌وقت هم پیدایش نمي‌کنم. خودم هم در خواب نمي‌دانم اصلا مي‌خواهم دنبال چه چیزی بگردم فقط مي‌دانم چیزی را که دنبالش هستم خیلی وقت پیش گم کرده‌ام. همین دفعه قبل که خواب دیدم به انباری خانه قدیمی‌مان رفته‌ام یادم هست که کلی از اسباب و وسایل کهنه خانه پدری‌ام را هم آنجا مي‌دیدم. یک جای تنگ و نمدار بود. یک جایی مثل انباری یا اتاقک‌هاي زیرشیروانی که قبلا در خانه‌مان داشتیم. یادم هست که صدای جارو کشیدن مادرم هم مي‌آمد!

اتاق زیر شیروانی یا انباری‌ها معمولا جایی برای ذخیره کردن وسایل به درد نخور یا خرت و پرت‌هایی هستند که خیلی وقت پیش از آنها استفاده مي‌کردیم و دیگر به دردمان نمي‌خورند. در واقع انباری برای ما نشانی از دوران بچگی است. این که شما همیشه دارید دنبال چیزی در انباری‌تان مي‌گردید نشان مي‌دهد که شما در زندگی روزمره‌تان سعی دارید به هر طریقی خاطرات بچگی‌تان را به خاطر نیاورید. شاید هم ناخواسته به یاد بچگی نمي‌افتید. شاید مرور بعضی آلبوم‌هاي قدیمی بد نباشد تا شما کمی با خاطرات بچگی‌تان بیشتر اخت بشوید و دیگر دنبال آنها نگردید. البته بعضی اوقات دیدن خواب انباری مي‌تواند نشانی از روح ما باشد. هر قدر انباری به هم ریخته‌تر و ترسناک‌تر باشد یعنی این که روان شما هم در روزمره زندگی‌تان پریشان‌تر است. کمی به اوضاع روحی‌تان سر و سامان بدهید و از مرور خاطرات گذشته ترسی نداشته باشید، آن وقت همه چیز خود به خود درست مي‌شود.


گاهی پیش مي‌آید که خواب اتوبوس مي‌بینم. خواب مي‌بینم که هر قدر هم داد مي‌زنم و دنبالش مي‌دوم باز هم بی فایده است. همیشه هم یک عالم بار و بندیل همراهم است که نمي‌دانم باید با آنها چه‌کار کنم. ضمن اینکه همیشه استرس دیر رسیدن به محلی که باید مي‌رفتم را هم دارم.
اضطراب؛ همه‌اش یعنی همین. این که شما الان در مرحله حساسی از زندگی‌تان هستید ولی خودتان از آن غافلید. شما از آن دسته آدم‌هايي هستید که سرتان خیلی شلوغ است. در واقع شما قدرت کنترلی روی کارهایتان ندارید. بهتر است کمی سرتان را خلوت کنید و فقط کارهایی را انجام بدهید که مي‌دانید واقعا از عهده‌اش برمي‌آیید.



یک شب خواب دیدم که مردی با ریش و سبیل سفید و چشمانی آبی، داشت در آسمان پرواز مي‌کرد. بعد دیدم که او بالای سرم ایستاده و دارد مي‌چرخد. یک چیزی هم مثل سنگ قبر کنارم افتاده بود که رویش نوشته شده بود آلزایمر! یادم هست که در خواب با دوستی تماس گرفتم که اسمش... بود در حالی که من اصلا در زندگی واقعی‌ام چنین دوستی با این نام ندارم. از آن روز تا حالا این کابوس همه ذهنم را مشغول کرده. لطفا به من بگویید آلزایمر و آن دوست ناشناس یعنی چه؟

تعجب ندارد. مرد سفید پوش یا با ریش و سبیل سفید برای همه یک معنی دارند. یک راهنمای درونی. چیزی که شاید بشود اسمش را گذاشت وجدان. در واقع هر چیزی که بخواهد شما را از حال و روز درون‌تان آگاه کند. سنگ قبر هم نشان دهنده چیزی است که از دستش داده‌‌ايد و خودتان خبر ندارید و کلمه آلزایمر هم یعنی این که در کارهای روزمره‌تان یک اختلالی به وجود ‌آمده که احساس مي‌کنید نمي‌توانید به راحتی از پس آن بربیایید. من کل خواب شما را این طور تعبیر مي‌کنم: زیاد به گذشته‌هایتان چسبیده‌‌ايد و دارید همه چیز را زیر و رو مي‌کنید. بگذارید یک چیزهایی هم از یادتان برود. چرا ترس دارید که خاطرات را از دست بدهید؟ یک چیزهایی واقعا ارزش فراموش شدن را دارند!



زیگموند فروید، این فرضیه را ارائه کرده که رویاها، تمایلات و آرزوهای ناخودآگاه را منعکس می‌کنند. در واقع ما در رویاها چیزهایی را که در طول روز سانسور می‌کنیم، به چشم می‌بینیم.

هوسبون و مک‌کارلی عقیده دارند رویا، فعالیت زیستی مغز را منعکس می‌کند. در واقع واکنش‌هایی در مغز اتفاق می‌افتد که نتیجه آن رویاست.

کریک و میچستون نظریه دیگری درباره عملکرد رویاها دارند. آنها معتقدند خواب عمیق به مغز اجازه می‌دهد تا از تراکم شدید اطلاعات جلوگیری کند. به عقیده ایشان رویا، حافظه را آزاد می‌کند.



خواب‌هاي عجیبی مي‌بینم. این که مردم چیزی شبیه ساعت‌هاي عجیب و غریبی روی سرشان گذاشته‌اند و اعدادی را معکوس مي‌شمارند. انگار که منتظر رسیدن لحظه خاصی باشند. فضای خوابم طوری است که انگار همه مردم دنیا با هم دارند برای رسیدن آن لحظه انتظار مي‌کشند و... مي‌شود بگویید قرار است چه بلایی سر زمین بیاید؟

این روزها مردم از این دست خواب‌ها زیاد مي‌بینند. به نظر مي‌رسد خیلی‌ها مانند شما دغدغه‌هايي امروزی دارند. این که مسائلی مثل گرم شدن زمین یا سوراخ‌شدن لایه ازن هم مي‌تواند آنها را ناراحت کند. شمارش معکوس آدم‌ها هم نشانی از پایان دنیاست. یعنی این که مردمی که مثل شما به فکر مسائل‌امروزی هستند با نگرانی از نابودی زمین منتظر آن لحظه نشسته اند. این‌ها همه اش مال تبليغاتی است که هر روز و شب به خورد من و شما مي‌دهند. به نظر مي‌رسد دنیای شما زیاد از حد مکانیزه است. به طور حتم شما از آن دسته آدم‌هايي هستید که وقت‌تان را هم زیاد پشت رایانه مي‌گذرانید. کمی به فکر خودتان باشید. قرار نیست برای زمین اتفاقی بیفتد ‌اما اگر دیر بجنبید حتما برای شما اتفاقی روی مي‌دهد!



خواب يكي از پديده هاي با اهميت زندگي آدمي است و يك سوم زندگي فرد را در برمي گيرد. يعني تصور كنيد كه در۶۵ سالگي بيشتر ما تقريباً ۲۱ سال از عمر خود را در خواب بوده‌ايم. خواب عكس بيداري است در حالي كه اين دو حالت وجوه مشترك زيادي دارند. روياها گواه اين هستند که ماهنگام خواب نيز فكر مي‌كنيم، اما تفكر در خواب از چندجهت با تفكر در بيداري تفاوت مي‌كند. همين كه روياهاي خود را به ياد مي آوريم نشان مي دهد كه در هنگام خواب خاطره ها در حافظه مان ثبت مي‌شود و دنياي خواب دنياي سراسر سكون و سكوت نيست. وقتي خواب هستيم حساسيت خود را در برابر محيط كاملاً از دست نمي‌دهيم. مثلاً والدين با شنيدن صداي كودكشان در خواب (گريه يا صحبت كردن) بيدار مي‌شوند و صداي كودك خود را از ديگر صداها تشخيص مي دهند در صورتي كه احتمالا به صداهاي ديگر توجهي نشان نمي دهند. بعضي افراد تصميم مي گيرند در زمان و ساعت مشخصي بيدار شوند و اين كار را هم مي كنند. بنابر اين تصميم و اراده نيز تا حدودي يا بيشتر برحسب تمرين كردن مي تواند باعث كنترل فرد در جهت بيدار شدن از خواب باشد. «برخي افراد از خواب به عنوان چهره اي از مرگ ياد مي كنند و گروهي ديگر آن را جزئي از رفتارها و نيازهاي جسم و روان آدمي مي‌دانند كه با ذهن و «ناخودآگاه» شخص در ارتباط است. در اصل مي توان گفت: «خوابيدن تغييري اساسي در توجه است كه نسبت به محيط اطراف شخص ايجاد مي شود و فعاليت بيشتري را در ضمير «ناخودآگاه» ايجاد كرده و «خودآگاه» فرد راكه در زمان بيداري فعال است، به زير نفوذ خود مي كشد.»