وقتي حرفي باهم نداريم چه كنيم؟

همسر من دائما خسته است و هميشه بمحض رسيدن به منزل شام مي خورد و به محض شام خوردن مي خوابد و صبح بلافاصله بعد از بيداري به حمام رفته و دوباره به سر كار مي رود و هيچ وقت شرايطي براي صحبت نيست و هيچ كدام از راه هاي بالا به درد ما نمي خورد. و من تقريبا تمام پاسخ هايش به تمام مسائل را مي دانم. حتي حركات سر و دست و بدنش را هم پيش بيني مي كنم. و در خيلي موارد ترجيح مي دهم حرفي نزنم تا بي توجهي او بيشتر آزارم ندهد.

اخه مردا حوصله شنیدن اون ریزه کاریا که گفتین رو دارن؟؟؟؟؟؟یا نیستن وقتی هم هستن یا دارن فوتبال میبینن یا نود میبینن یا اخبار تماشا میکنن یا تو اینترنت اخبار ورزشی و نود رو دنبال میکنن...بعد همه اینا هم که دیگه چند ساعتی میشه از وقت خواب گذشته با سرعت 200kl رختخواب...دیگه وقت برا دعوا هم نمیمونه چه برسه به صحبت و....

به نظر من این گوش دادن اولین چیزیه که مرد و زن به خصوص مردها باید موقع ازدواج لحاظ کنند چون وقتی حرفی برای زدن نداشته باشند یا به حرف هم واقعا گوش ندهند دیگه زندگی بی معنی میشه نمیشه گفت دارن زندگی می کنن باید گفت فقط زنده هستن

به نظر من همه مردها بد نيستند و وقتي كه عشق و دوست داشتن از بين بره ديگه هيچ حرف مشتركي نميمونه هرچقدر هم تلاش كنيم كه همه چي رو درست كنيم ، بي فايده است
فقط يه پيام براي همه دارم از سر دلسوزي ازدواج نكنيد كه بعد از بچه دار شدن كاري از دستتون برنياد

مطالب واقعا عالی بود
من مشکل صحبت کردن با همسرم دارم
ولی الان کلی ایده برای صحبت کردن دارم
لطفا درمورد اینکه چطور شوهر کم حرف را بحرف بیاریم مطلب بزارین
ممنون از مطالب خوبتون

من عاشق حرف زدن با همسرمم .

ما که خانممون هرچی بگه سرپا گوشیم همینطور ایشون احترام به هم یعنی حداقل اینکه به حرفهای هم گوش بدیم خیلی سادس ولی تاثیر گذار

شوهر من با من حرف میزنه و کل زمانی که داره حرف میزنه من میشم سراپا گوش ولی وقتی من حرف میزنم فقط نگاهم میکنه که در نهایت میگم درسته میگه وای حواسم نبود.واسم تحمل این نوع رفتارش خیلی سخته و ترجیح میدم دیگه باهاش حرفی نزنم

خیلی خوب ولی من بیشتر راهنمای کنید

90 درصد زن و شوهرای ایرانی حرف مشترکی برا هم ندارن و همدیگه رو تحمل میکنند یا عادت کردن به وجود هم.

من بازنشسته ام وازهمسرم جداشدم و تصمیم دارم دو باره ازدواج کنم ایا می توانم با همسر اینده ام شرط بگذارم بعد از فوتم حقوقم 2/3 به مادر و خواهر و برادرم بدهد این شدنی است

نه این شدنی نیست وتو حق نداری این کار رو بکنی

نه این شدنی نیست وتو حق نداری این کار رو بکنی

خوب بود .فقط بگین چه ایده هایی دارین واسه شروع حرف زدن

خوب بود ولی چند تا چیز نگفتین

خیلی مطالب خوبی بودند ولی کاش نمونه هایی میزاشتین که ما از همسران خود بپرسیم

همسرم دوست داره باهاش حرف بزنم اما من خیلی کم صحبتم بلد نیستم حرف بزنم اگرم یه حرفی بزنم جوری میشه تا دعوامون شده و من پشیمون میشم که چرا یه کلمه حرف زدم

سلام . ببخشید مشکل من بزرگتر از این‌چیزاس من قبل این که به کسی که دوسش دارم برم سر قرار کلی حرف دارم اما وقتی میرم پیشش و چشمم بهش می افته لعنتی نمیتونم حرف بزنم همش میگم چهدخبر یا اینجور چیزای مسخره چون نمیدونم چی بگم و یه سکوت بدی هس اونم از من بدتر خجالتیه میشه یه راه حلی واسه این مشکل من پینهاد کنین؟؟؟

میشه لطفا راهنمای کنید من الان دو سه ماهه ک عقد کردم با پسر عموم وقتی باهم تنهاییم نمیدونم بهش چی بگم اصلا مثلا ما وقتی میریم بستنی بخوریم با میریم لب دریا سکوت فضای اونجارو پر کرده واقعا نمیدونم باید چی بهش بگن ک یکم احساس صمیمی تر بکنیم

کمکم کنید من نمیتونم رو در رو صحبت کنم تازه بدتر از همخ اینکه روزای اول رابطمونه چیکار کنم...
مثلا ازم میپرسه از خودت بگو من همینجوری زل میزنم تو چشماشو هیچی نمیگم شاید اوایل مشکلی نباشه ولی ب مرور زمان خسته کننده و کسالت اور میشه

شاید باورتون نشه ولی شما از حرف نزدنه شوهرتون ناراحتین ولی من از حرف نزدنه خانمم ناراحتم. ما اول زندگیمونه ۱۵ روزه که ازدواج کردیم ولی وقتی از سر کار خونه میام اصلا حرفی با من نداره هر چی هم میگم میگه خب چی بگم. یه لبخند خیلی سرد هم میزنه وقتی نگاهش میکنم. نمیدونم چطورشه اصلا چیزی نمیگه ما ۵سال تلاش کردیم تا بهم رسیدیم اونوقت الان هیچی نداریم بگیم. تمام ذوق منو هم ازم میگیره منم دارم سرد میشم. همش تو دلم اشوبه مثلا ما تازه ازدواج کردیم نمیدونم چیکار کنم

سلام من عاشق حرف زدن با نامزدم هستم اما نمیدونم در چ مورد صحبت کنم ینی حرفی ندارم ک بزنم

سلام من تا حالا با هیچ پسری قرار نذاشتم فردا قرار دارم نمی دونم چی بگم تو رو خدا‌کمکم کنین اصلا روبروش خجالتیم نمی تونم حرف بزنم

سپاسگذارم بابت مطالب مفیدتون❤

من با یه دختر حدود دو ماه هست آشنا شدم ولی الان نمیدونم چه حرفی بزنم بهش لطفا کمک کنین

دقیقا منم مشکل ۹۹٪ خانمهارو دارم الان پنج سال از زندگیمون میگذره و تقریبا دیگه من هرچی میگم مثل اون اوایل با اشتیاق گوش نمی‌ده و حتی بعضا شده گفته ولم کن بابا من چمیدونم هرکار دوست داری بکن بعدم شاکی شده که چرا این کارو کردی می‌پرسی آخرم کار خودتو میکنی یعنی آدم میمونه به چه سازشون برقصه خوب من که پرسیدم یه کلام جواب بده که بعد طلبکار نشی.

سلام من یک ساله نامزد بودم و سه ناهی میشع عقد کردیم ما اصلا حرفی نداریم بزنیم اون همس عشقش فوتبالع چیکار کنم ترک کنه همشم بی خوصله هس

سعی کنید درک کنید همچیز رو و از او بخواین ک شما رو درک کنه اونچی ک اذیتتون میکنه رو با مهربونی بهم بگین

سعی کنید درک کنید همچیز رو و از او بخواین ک شما رو درک کنه اونچی ک اذیتتون میکنه رو با مهربونی بهم بگین

شناخت.آقایان باید اینو بدونن.که زن همیشه محبت شوهرشو میخواد.(دوست دارم )(چه زیبای تو عزیزم )(باتوبودن بی نظیره)یامثلا باید اینو بدونه بعد از یه دعوا بهترین هدیه واسه یه زن عذرخواهی بموقعست.(متاسفم عزیزم ).یا اینکه خانما از هدیه گرفتن خیلی خوشحال میشن هرچند کوچک باشه(یه شاخه گل ) خرید کردنو هم دوس دارن..زنا دوس دارن واسه اینکه یه موضوع حل بشه درموردش بحث کنن تا اینجوری مشکلاتشونو وخستگی روز مره را بیرون ریخته باشن..پس یه وقت واسش بزارنیازشه میفهمی

سلام.منو عشقم بعد از یک سال با کلی سختی و مخالفت تونستیم نامزد کنیم.ولی الان حس میکنم هرچی میخام باهاش صحبت کنم نمیتونم.یعنی نمیدونم راجع به چی حرف بزنم.خجالتی هم نیستم.بیشتر بحث هارو خودش شروع میکنه ولی از این موضوع واقعا ناراحته که چرا من چیزی نمیگم.خودم دارم داغون میشم حس میکنم رابطمون داره سرد میشه.ولی انگار من هیچ تلاشی نمیتونم برای نجات رابطمون کنم.توروخدا اگه کسی چیزی میدونه راهنماییم کنه

بهش چی بگم چطوری موضوع. شروع کنم

بهش چی بگم چطوری موضوع. شروع کنم

بهش چی بگم چطوری موضوع. شروع کنم

خوب بودخوشم اومد من دوست دارم باسی شوهرم همینکاراربکنم

من با نمزدم بلد نیستم حرف بزنم

من با نمزدم بلد نیستم حرف بزنم

عالی بی نظیره

سلام.من خیلی کم حرفم اصلا حرفی برا گفتن پیدا نمیکنم واین باعث ناراحتی میشه همش میگه حرف نمیزنی آدم اعصابش خورد میشه تلفنی خیلی کم حرفم یا میرم پیشش نمیدونم درمورد چی حرف بزنم ولی تو پیام دادن بهترم میتونم راحت حرف بزنم میشه بگین چیکار کنم درمورد چی حرف بزنم

روزای اول خیلی خوب بودیم
مدام حرف میزدیم و اون خیلی مشارکت داشت ولی الان خیلی کم حرف میزنه
واکنشش نسبت به حرفام کم شده
نمیدونم من کاری کردم که ازم دور شده یا چیزایی که مربوط به خودشه