مرد هوسران دختر ۱۳ ساله به آتش کشید!
«دیگر نمی‌توانستم به ارتباط پنهانی با دختر نوجوان ادامه دهم، به همین خاطر او را کشتم تا همسرم متوجه ماجرا نشود، بعد هم جسد را آتش زدم تا کسی راز جنایت را نداند.» این بخشی از اعترافات مرد متاهلی است که به دلیل ارتباط پنهانی با دختری ۱۳ ساله و قتل او در برابر پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار گرفت.
جام جم آنلاین: «دیگر نمی‌توانستم به ارتباط پنهانی با دختر نوجوان ادامه دهم، به همین خاطر او را کشتم تا همسرم متوجه ماجرا نشود، بعد هم جسد را آتش زدم تا کسی راز جنایت را نداند.» این بخشی از اعترافات مرد متاهلی است که به دلیل ارتباط پنهانی با دختری ۱۳ ساله و قتل او در برابر پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار گرفت.
کاظم که از تهدیدهای مهلا خسته شده بود، تصمیم گرفت به این رابطه پایان دهد. به همین دلیل بیستم فروردین امسال از دختر ۱۳ ساله خواست برای مصرف شیشه به ارتفاعات کوی فراز بروند. بعد از این که شیشه کشید از مهلا خواست دست از سر او بردارد. اما دختر نوجوان که فریب وعده های مرد بیست و هفت ساله را خورده بود، فقط به او می خندید. مرد جوان از روی زمین سنگی برداشت و با آن چند ضربه به سر مهلا زد. وقتی از مرگ او مطمئن شد، جسد را به آتش کشید.
آغاز تحقیقات
یک روز بعد از این جنایت خانواده مهلا به امید پیدا کردن دخترشان به دادسرای جنایی آمدند و درخواست کمک کردند. پدر دختر نوجوان بی اطلاع از سرنوشت تلخ مهلا به قاضی گفت: چند روزی است که دختر سیزده ساله ام به نام مهلا گم شده است. او از خانه به قصد رفتن به مدرسه اش بیرون رفته بود، اما دیگر برنگشت. نگرانش شده ایم همه اطراف و محله را زیر پا گذاشتیم به خانه دوستانش سر زدیم، اما هیچ خبری از دخترمان نیست.
کشف جسد سوخته
همزمان با طرح شکایت یک گروه کوهنوردی که برای ورزش به ارتفاعات کوی فراز رفته بود، تصمیم گرفتند برای استراحت داخل یک کانکس قدیمی بروند. آنها وقتی در کانکس را باز کردند با صحنه ای هولناک روبه رو شدند. جسد سوخته در گوشه ای از کانکس بود و بوی تعفن فضا را پر کرده بود.
آنها با مشاهده جسد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند و تحقیقات برای افشای راز این جنایت آغاز شد. کارآگاهان اداره آگاهی همراه قاضی دادسرای جنایی تهران به محل کشف جسد رفتند و در بررسی ها دریافتند چند روزی از جنایت می گذرد. عامل جنایت برای مخفی ماندن راز جنایت جسد را به داخل کانکس آورده و به آتش کشیده بود.
شناسایی هویت مقتول
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پزشکان پس از معاینات تحصصی، علت مرگ را اصابت ضربه های سنگین به سر مقتول اعلام کردند. از سوی دیگر با بررسی پرونده افراد فقدانی مشخص شد، جسد متعلق به مهلاست که خانواده اش ناپدید شدن او را اطلاع داده بودند. خانواده دختر نوجوان هم با حضور در پزشکی قانونی جسد را شناسایی کردند.
دستگیری قاتل
با شناسایی هویت مقتول، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. ماموران در نخستین گام با بررسی تماس های مقتول و ارتباطات او، به مرد جوانی به نام کاظم رسیدند که روز جنایت چند بار با تلفن همراه مقتول تماس گرفته بود. مردبیست و هفت ساله پس از دستگیر شدن در بازجویی ها منکر هرگونه ارتباطی با مقتول شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: برای این که راز ارتباط پنهانی ام مخفی بماند، دست به این جنایت زدم.
با تکمیل تحقیقات، برای کاظم به اتهام قتل عمدی و جنایت بر میت، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
محاکمه قاتل
صبح دیروز متهم به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی و با حضور چهار قاضی مستشار پای میز محاکمه قرار گرفت.
در ابتدای جلسه دادگاه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: با توجه به محتویات پرونده، اعترافات متهم، درخواست اولیای دم و بازسازی صحنه قتل، ارتکاب جنایت از سوی کاظم محرز است و برای او درخواست مجازات قانونی دارم.
پدر مهلا هم به عنوان ولی دم برای قاتل دخترش درخواست قصاص کرد و گفت: حاضر به رضایت نیستم.
رییس دادگاه با تفهیم اتهام به کاظم از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان با قبول اتهامش گفت: از مدتی قبل از جنایت مهلا را فریب داده و با او دوست شده بودم. من متاهل هستم و به همین دلیل نمی توانستم زمان زیادی از روز را با او وقت بگذرانم. روز حادثه با او قرار گذاشتم و به ارتفاعات کوی فراز رفتیم. او می دانست من شیشه مصرف می کنم و راحت جلوی او مواد می کشیدم.
نزدیک یک معدن سنگ نشسته بودیم و من در حال کشیدن شیشه بودم. از او خواستم به ارتباطمان پایان دهیم، اما مهلا فقط می خندید و می گفت مرا دوست دارد. خنده هایش آزارم می داد. می ترسیدم همسرم متوجه این ارتباط شود. دوباره از او خواستم دیگر به من زنگ نزند، اما مهلا خواست برایش مانتو بخرم. این رفتارش آزارم می داد، به همین دلیل سنگی از روی زمین برداشتم و چند ضربه به سر او زدم. بیهوش شد و روی زمین افتاد. حتی با دیدن این صحنه هم به حالت عادی برنگشته بودم، جسدش را به کانکس متروکه ای که در آن اطراف قرار داشت، بردم. از موتورم بنزین کشیدم و با ریختن آن روی مهلا او را سوزاندم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و کاظم را به اتهام قتل عمد به قصاص و به دلیل جنایت بر میت به دیه محکوم کردند.
کاظم که از تهدیدهای مهلا خسته شده بود، تصمیم گرفت به این رابطه پایان دهد. به همین دلیل بیستم فروردین امسال از دختر ۱۳ ساله خواست برای مصرف شیشه به ارتفاعات کوی فراز بروند. بعد از این که شیشه کشید از مهلا خواست دست از سر او بردارد. اما دختر نوجوان که فریب وعده های مرد بیست و هفت ساله را خورده بود، فقط به او می خندید. مرد جوان از روی زمین سنگی برداشت و با آن چند ضربه به سر مهلا زد. وقتی از مرگ او مطمئن شد، جسد را به آتش کشید.
آغاز تحقیقات
یک روز بعد از این جنایت خانواده مهلا به امید پیدا کردن دخترشان به دادسرای جنایی آمدند و درخواست کمک کردند. پدر دختر نوجوان بی اطلاع از سرنوشت تلخ مهلا به قاضی گفت: چند روزی است که دختر سیزده ساله ام به نام مهلا گم شده است. او از خانه به قصد رفتن به مدرسه اش بیرون رفته بود، اما دیگر برنگشت. نگرانش شده ایم همه اطراف و محله را زیر پا گذاشتیم به خانه دوستانش سر زدیم، اما هیچ خبری از دخترمان نیست.
کشف جسد سوخته
همزمان با طرح شکایت یک گروه کوهنوردی که برای ورزش به ارتفاعات کوی فراز رفته بود، تصمیم گرفتند برای استراحت داخل یک کانکس قدیمی بروند. آنها وقتی در کانکس را باز کردند با صحنه ای هولناک روبه رو شدند. جسد سوخته در گوشه ای از کانکس بود و بوی تعفن فضا را پر کرده بود.
آنها با مشاهده جسد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند و تحقیقات برای افشای راز این جنایت آغاز شد. کارآگاهان اداره آگاهی همراه قاضی دادسرای جنایی تهران به محل کشف جسد رفتند و در بررسی ها دریافتند چند روزی از جنایت می گذرد. عامل جنایت برای مخفی ماندن راز جنایت جسد را به داخل کانکس آورده و به آتش کشیده بود.
شناسایی هویت مقتول
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پزشکان پس از معاینات تحصصی، علت مرگ را اصابت ضربه های سنگین به سر مقتول اعلام کردند. از سوی دیگر با بررسی پرونده افراد فقدانی مشخص شد، جسد متعلق به مهلاست که خانواده اش ناپدید شدن او را اطلاع داده بودند. خانواده دختر نوجوان هم با حضور در پزشکی قانونی جسد را شناسایی کردند.
دستگیری قاتل
با شناسایی هویت مقتول، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. ماموران در نخستین گام با بررسی تماس های مقتول و ارتباطات او، به مرد جوانی به نام کاظم رسیدند که روز جنایت چند بار با تلفن همراه مقتول تماس گرفته بود. مردبیست و هفت ساله پس از دستگیر شدن در بازجویی ها منکر هرگونه ارتباطی با مقتول شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: برای این که راز ارتباط پنهانی ام مخفی بماند، دست به این جنایت زدم.
با تکمیل تحقیقات، برای کاظم به اتهام قتل عمدی و جنایت بر میت، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
محاکمه قاتل
صبح دیروز متهم به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی و با حضور چهار قاضی مستشار پای میز محاکمه قرار گرفت.
در ابتدای جلسه دادگاه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: با توجه به محتویات پرونده، اعترافات متهم، درخواست اولیای دم و بازسازی صحنه قتل، ارتکاب جنایت از سوی کاظم محرز است و برای او درخواست مجازات قانونی دارم.
پدر مهلا هم به عنوان ولی دم برای قاتل دخترش درخواست قصاص کرد و گفت: حاضر به رضایت نیستم.
رییس دادگاه با تفهیم اتهام به کاظم از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان با قبول اتهامش گفت: از مدتی قبل از جنایت مهلا را فریب داده و با او دوست شده بودم. من متاهل هستم و به همین دلیل نمی توانستم زمان زیادی از روز را با او وقت بگذرانم. روز حادثه با او قرار گذاشتم و به ارتفاعات کوی فراز رفتیم. او می دانست من شیشه مصرف می کنم و راحت جلوی او مواد می کشیدم.
نزدیک یک معدن سنگ نشسته بودیم و من در حال کشیدن شیشه بودم. از او خواستم به ارتباطمان پایان دهیم، اما مهلا فقط می خندید و می گفت مرا دوست دارد. خنده هایش آزارم می داد. می ترسیدم همسرم متوجه این ارتباط شود. دوباره از او خواستم دیگر به من زنگ نزند، اما مهلا خواست برایش مانتو بخرم. این رفتارش آزارم می داد، به همین دلیل سنگی از روی زمین برداشتم و چند ضربه به سر او زدم. بیهوش شد و روی زمین افتاد. حتی با دیدن این صحنه هم به حالت عادی برنگشته بودم، جسدش را به کانکس متروکه ای که در آن اطراف قرار داشت، بردم. از موتورم بنزین کشیدم و با ریختن آن روی مهلا او را سوزاندم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و کاظم را به اتهام قتل عمد به قصاص و به دلیل جنایت بر میت به دیه محکوم کردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
اینارو حیفه که اعدام بشن.فقط باید همان شکنجه ای که روی دختر نوجوان انجام داده بعنوان قصاص صورت بگیره.
چیزی که ادمو تحت تاثیر قرار میده سن دختره
13 سال!!!!
بوی وحشی گری این آدما کل جامعه را آلوده میکند.
واقغآ به این جور آدم میشه گفت انسان.؟؟
13 سال داری مطلبو فقط 13 سال ....وای به حال جامعه .....
بچه سیزده ساله؟؟؟؟ واقعا هم باید گفت بچه
این الان باید دنبال عروسک بازیش باشه نه دوست پسر.... اونم از نوع متاهلش. .. ببین ماهواره چی به سر این جامعه آورده.....
پاسخ ها
ماهواره ابزاري واسه داشتن اگاهيه كه لذت ازاديرو احساس كنه شما اگه از ناداني خوشت مياد نبايد جامعه رو مجبور به قبول خواسته ت كني اين اتفاقي هم كه افتاده ناشي از بي توجهي خانواده به فرزندشون و نبود فرهنگ نهادينه انساندوستي تو جامعه است پس تورو خدا عوض تبليغات بي سرو ته ضدمنافع ملي و بر عليه داعش و امريكا و فرانسه كمي به فرهنگ كشور برسيد!
آقای یوز
درسته هر چیزی به طرز استفاده انسان ازش مربوطه اما در مورد ماهواره بگید چیش خوبه؟
سریال هایی که بی بند و باری رو تبلیغ میکنن؟
یا کنار همسر یه نفر به عنوان دوست که باهاش رابطه دارن؟
این فقط نظر منه و هر کسی ازاده هر جوری که دوست داره رفتار کنه و کسی رو هم مجبور به قبولش نمیکنم
متاسفم . مرد هوس باز !!! دختر کم سن !!! واقعا متاسفم
يه بچه سيزده ساله!!!!
متاسفم براي اون خانواده دختر
در مورد قاتل هم از حيوان پست تره،فقط بايد زنده زنده بسوزوننش
دختر 13 ساله ای که اینکارا رو بکنه معلومه از چه خانواده ایه دیگه. متاسفم براشون.
بخش مهمی از تقصیر به گردن پدر و مادر اون دختره!!! واقعا خبر نداشتن دخترشون چکار میکنه؟اگه وقت براش میذاشتن و تو این سن بحرانی به رفت و آمداش دقت میکردن به احتمال زیاد این اتفاق نمی افتاد .دیدن فیلمهای نامناسب ماهواره ام تاثیر زیادی در بلوغ زود رس دارد
چرا ماها یاد گرفتیم بجای حل مشکل تقصیرو گردن این و اون بندازیم اگه پای صحبت مسنترها بشینیم میفهمیم از این اتفاقا قدیما هم افتاده تقصیرو گردن ماهواره نندازیم مقصر پدر و مادر که روی بچش نظارت کافی نداشته و مواظبش نبوده,تربیت درست و حسابی نکرده,آگاهی بهش نداده,و مقصر دیگه اون معتاد هوسرانه که جامعه رو به گند کشیده,ابزار خوب و بد نداره طرز استفاده مهمه
بایدپدر و مادرش هم مجازات بشن. انقدر بی توجهی . یعنی اون مادر از حالت های دخترش هم متوجه اوضاع نشده.واقعا که......
بسم الله الرحمن الرحیم/برای خوندن این خبر واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و احساس درد شدید قلب و روح وجودم رو فرا گرفت / اگر خدا آنی و کمتر از آنی مارو به حال خودمون رها کنه،همه ی ما مستعد ابتکار جنایاتی بالاتر از این داستان تلخ هستیم ،پس توصیه میکنم در تمامی مراحل زندگی هنگام مطلع شدن ار حوادث ناگوار بجای ابراز احساسات در مورد دیگران ،تلاش کنیم رابطه خودمون رو با خدا محکم تر بکنیم ،چه بسا اون آقا و خانم در شرایط و مواردی سنجیده تر از خیلی از ماها رفتار کرده باشن،کما اینکه خوندیم مرد بخاطر پنهان کردن رابطه دختر اقدام به این جنایت کرده،پس معلومه که فرد لا قید نبوده فقط شیطان مسطولی شده برشون/پناه میبرم بر خدتی بزرگ.
در این رابطه اگر تونستید داستان بلعم باعورا رو بخونید ، ضرر نمیکنید.
التماس دعا
ای خداااا 13سال...من 13 سالم بود با دوستام خاله بازی میکردیم!
این نشون میده که سن رابطه نامشروع رو به پایینه ، صددرصد پدر مادر تو این ماجرا مقصرند ، افسوس افسوس
خاک بر سر اون خانواده که از دختر خودشون خبر ندارن نصف مشکل خانواده دختر هست
دختر 13 ساله ای که بخاطر یک مانتو با مرد متاهل شیشه ای رابطه نامشروع پیدا میکنه باید انتظار مرگ هم داشته باشه
اول از همه که اعدام هم برای همچین جانوری کمه. اما مطلب دیگه اینه که چرا خانواده مخصوصا از نوجوان 13 سالشون مراقبت نمیکنن. چطور دخترشون با این سن کم با یه همچین شتری ارتباط داشته ولی بی خبر بودن. خانواده هم اینجا مقصر بوده
درسته که قاتل یک حیوان پست وکثیفه وحتی اعدام برای اون کمه ولی احتمالاخانواده دخترهم بی تقصیرنیستن منهم فکرمیکنم این ماهواره است که این بلارابه سرملت میاره
دختر 13 ساله ای که بخاطر یک مانتو با مرد متاهل شیشه ای رابطه نامشروع پیدا میکنه باید انتظار مرگ هم داشته باشه
خواستم بگم اینقدر حرفای بقیه رو تکرار نکنین اگه نظر جدیدی دارید بنویسید ...تا اینقدر الکی نظرات زیاد نشه.
دلم گرفت………
خدایا هم به من هم به خونوادم وهم به بچه های آیندم رحم کن…
خدایا تقوا رو از ما دور نکن…
امیدوارم فقط اسم مسلمونو با خودم یدک نکشم بلکه مسلمون زندگی کنم…
مالحظه به لحظه تحت امتحان قبول شدنیم…
باسلام باز هم اعتیاد به شیشه زنگ خطر برای جامعه چرا خودرا به خواب زدیم .
پدر و مادر کوتاهی کردند بچه تو سن بحران بوده چه بسا یه کم بزرگتر میشد دیگه گول نمیخورد.من احتمال میدم از اون خونواده هایی باشن که تموم زندگیشون صبح تا شب هر دو سر کار باشن و واسه هم وقت نداشتن
وضع بد اقتصادی چه بلایی سر دختر مردم میاره؟