۱۰ حقیقت جالب درباره رمان «خوشههای خشم»
رمان «خوشههای خشم» نوشته جان اشتاینبک ۷۵ ساله شد. اما چیزهای متنوعی وجود دارد که ممکن است درباره این رمان کلاسیک ادبیات آمریکا ندانید.
۱. این کتاب جاده ۶۶ را برای همیشه ضبط کرد
در کتاب «خوشه های خشم»، اشتاین بک اولین نویسندهای شد که به جاده ۶۶ اشاره کرد - همان جاده دو خطه ۲۴۴۸ مایلی که شیکاگو را به لس آنجلس وصل می کند - آن هم به عنوان «جاده مادر». او با این کار تصویر رستگاری این جاده را ضبط کرد و آن را تبدیل به یک نماد فرهنگی کرد. خانواده داستانی «جود» در این رمان یکی از مثال های هزاران نفری بودند که با استفاده از جاده ۶۶ از نومیدی ایالت شن روان دور شدند تا به کالیفرنیا مهاجرت کنند. اشتاین بک نوشته بود: ۶۶ جاده مادر است، جاده عزیمت.
۲- رمان او سوزانده و تحریم شد
انجمن کشاورزان متحد کالیفرنیا این رمان را دروغ و پروپاگاندای کمونیستی خواندند. این در حالی بود که این کتاب مدت کوتاهی توسط ژوزف استالین نیز در اتحاد جماهیر شوروی تحریم شده بود زیرا حزب کمونیست حاکم از این تفکر که حتی بینواترین آمریکایی هم میتواند صاحب یک ماشین باشد خوشحال نبود. اشتاینبک چندین بار تهدید به مرگ شد و افبیآی او را تحت نظر قرار داد. کتاب او در بسیاری از کتابخانهها ممنوع شد و نسخه هایی از آن به صورت سمبلیک در شهرهای سراسر آمریکا سوزانده شدند. دبلیو بی کمپ یکی از موفق ترین تولیدکنندگان نخ در کالیفورنیا که مسئولیت سرپرستی عمل سوزاندن این کتاب در بیکرزفیلد را بر عهده گرفته بود گفت: ما عصبانی هستیم، اما نه به خاطر اینکه تحت حمله خارجی قرار گرفتهایم، بلکه به خاطر اینکه با کتابی تحت حمله قرار گرفته ایم که نهاییترین وجه معانی کلمه «وقیح» است.
۳. این کتاب در یک جمعه خاص منتشر شد
کتاب در روز جمعه چهاردهم ماه آوریل سال ۱۹۳۹ منتشر شد، درست در همان روزی که فیلم «بلندیهای بادگیر» با بازی لارنس اولیویه پیش نمایشاش را در شهر نیویورک آغاز کرد. این روز همچنین همان روزی بود که رییس جمهور روزولت به هیتلر نامه نوشت و گفت: آیا حاضرید ضمانت کنید که نیروهای مسلحتان به منطقه و یا املاک این ملتهای مستقل حمله نخواهند کرد؟ منظور ازملتهای مستقل فهرستی متشکل از کشورهای لهستان، بلژیک، فرانسه، بریتانیا و ایرلند میشد.
۴. نوشتن این کتاب اعصاب اشتاین بک را تحت تاثیر قرار داده بود
این رمان طی مدت زمان پنج ماه نوشته شد (از ماه های ژوئن تا اکتبر سال ۱۹۳۸) و دفترهای خاطرات او («روزهای کاری: ژورنال خوشه های خشم») مردی را نمایان می کنند که در حال از دست دادن کنترل و اعتماد به نفسش بوده است. او در زمان مرگ باجناقش این رمان را می نوشت و در همین حال برای جنگ و نیز فروش خانهاش در کالیفرنیا کاملا تحت فشار قرار داشت. او نوشته بود: آیا کتابی تا به حال تحت همچین شرایط هیجان انگیزی نوشته شده است؟ تمامی سیستم عصبی من خرد شده است. امیدوارم به سمت حمله عصبی کامل پیش نروم. ای کاش میتوانستم برای مدتی ناپدید شوم. چیزهای خیلی زیادی هستند که مرا عصبی می کنند. می ترسم این کتاب از هم بپاشد. اگر این اتفاق بیفتد، من هم از هم می پاشم.
وقتی که کار نوشتن کتاب به پایان رسید او نوشت: آن کتاب بزرگی که امیدش را داشتم از آب درنیامد. تنها یک کتاب معمولی است. البته همین کتاب معمولی برنده جایزه پولیتزر ادبیات سال ۱۹۴۰ شد.
۵. او به تحقیقاتش افتخار میکرد
در حین نوشتن «خوشه های خشم»، اشتاین بک از کمپ آروین متعلق به دولت فدرال، نزدیک بیکرزفیلد که در رمان به عنوان «کمپ ویدپچ» به نمایش درآورده شده است بازدید کرد و کتابش را با تمرکز بر این یافته ها نوشت. هنوز هم کارگران مهاجر از این کمپ استفاده می کنند.
۶. باید نسخه اول کتاب را نگه می داشتید
نسخه اولیه هاردبک چاپ وایکینگ پرس ۶۱۹ صفحه (۲۶۰ هزار کلمه) داشت و قیمتش ۲.۷۵ دلار بود و یک روکش خاکی با طراحی المر هیدر نیز داشت. حدود ۵۰ هزار نسخه از آن به چاپ رسید و تبدیل به پرفروش ترین کتاب در آمریکا در سال ۱۹۳۹ شد. تا ماه فوریه سال ۱۹۴۰، کتاب به چاپ یازدهم خود رسیده بود و حدود ۴۲۹ هزار نسخه از آن به فروش رفته بودند. هر یک از این نسخههای اولیه اکنون ۱۵ هزار یورو ارزش دارد.
۷. عنوان کتاب چطور به وجود آمد
عنوان این کتاب از «سرود نبرد جمهوری» گرفته شده است: چشمان من شکوه آمدن خدا را دیده اند/او تاکستانی که خوشههای خشم در آن انبار شده اند را پایمال می کند. این سرود توسط جولیا وارد هاو یکی از طرفداران براندازی اصول بردگی در سال ۱۸۶۱ نوشته شده است. اشتاین بک گفته بود: من از این سرود خوشم میآید چون یک نوع رژه است و این کتاب نیز یک نوع رژه است.
۸. اشتاین بک عاشق بازی نقش تام جود توسط هنری فوندا بود
دریل زانوک حقوق رسمی ساخت فیلم «خوشه های خشم» را به مبلغ ۷۵ هزار دلار خریداری کرد. زانوک که نگران پیش آمدن بحث و جدل بود، مراسم پیش نمایش فیلم «خوشه های خشم» را در نیویورک برگزار کرد. این فیلم که توسط جان فورد کارگردانی شد، نقدهای درخشانی دریافت کرد. اشتاین بک درباره نقش آفرینی هنری فوندا گفت که بازیگری او باعث شد کلمات خودش را باور کند. اشتاین بک و فوندا با هم دوست ماندند و فوندا در مراسم ختم اشتاین بک در سال ۱۹۶۸ شعر «اولیسه» آلفرد لورد تنیسون را بازخوانی کرد.
۹. خشم خوشهها هم هست
اشتاین بک تنها نویسنده ای نیست که از عنوان «خوشههای خشم» برای یک کتاب استفاده کرده است. در سال ۱۹۱۷ بوید کیبل (۱۸۷۸-۱۹۴۳) یک کتاب داستان با همین نام نوشت که زیرعنوان آن «بیست و چهار ساعت در زندگی یک سرباز مستور» بود و داستانش در زمان جنگ جهانی اول به وقوع میپیوست. در سال ۲۰۰۳ نیز لویس پردو کتابی با عنوان «خشم خوشهها» نوشت که درباره صنعت پرورش انگور است.
۱۰. رمانی که ترانه هم شد
بروس اسپرینگستین مفتخر به دریافت یک مجسمه نیم تنه برنزی از جان اشتاین بک شده که هنگامی که در سال ۱۹۹۶ برنده جایزه اشتاین بک از مرکز اشتاین بک در دانشگاه ایالتی سن حوزه در کالیفرنیا شد، آن را دریافت کرد. دلیل اهدای این جایزه به اسپرینگستین این بود که او با الهام از آهنگهای وودی گوتری درباره دوران شن روان، آهنگی بر پایه «خوشه های خشم» با نام «روح تام جود» ساخته بود.
نظر کاربران
خوشههای خشم
من کتاب خوشه های خشم را توتعطیلان عید ۹۶ خوندم و ۷ روزه تموم شد،کتاب فوق العاده با ترجمه خیلی خوب وشیوا،به همه دوستان پیشنهاد میکنم که از خوندن اون خسته و پشیمون نمیشید،
نویسنده نزدیک به ۷۵ سال پیش داستاتی نوشته که امروزه ما به شکل دیگه ای شاهدش هستیم،
تواین چند سال گذشته با توجه به کمبود بارندگی ،ما هم شاهد بی کاری وکوچ خانواده های کشاورزمون به شهرها هستیم،چیزی شبیه به حوادث این کتاب یا جوانهای تحصیل کرده ای که برای یک زندگی بهتر رنج مهاجرت را به جون میخرن